ناراحت کردن دیگران و غمگین نمودنشون کار چندان سختی نیست و در واقع به هنر خاصی نیاز نداره…کافیه کمی خودخواه باشی و یا کمی بیرحم… و بقول خارجی ها One Thing Lead To Another… و کار تمومه… از یه طرف خیلی دلم میخواد یه پست بنویسم ولی از طرف دیگه برای یکی از عزیزانم مشکلی […]
سال: 2010
سفر به مریخ
با سلام داشتم کامنتهای وبلاگ رو میخوندم که صدای گوینده خبر علمی توجهم رو بخودش جلب کرد و یه سرچ کوچولو باعث شد که باروبندیل رو ببندم برای سفر به مریخ… حالا داستان از چه قراره: ناسا قراره در سال ۲۰۱۱ یک سفینه به مریخ ارسال کنه که به همراه اون یه مریخ نورد با […]
همینجوری الکی گیر دادم یه قالب جدید واسه وبلاگم بزارم که چندتایی پیدا کردم که خیلی جالب بودند، که حالا یکی یکی دارم امتحانشون میکنم. مسئله اینه که من خیلی از اسکریپت ها و عکسهای تبلیغی خوشم نمیاد و همچنین از ابعاد بعضی ستونها و محتویات اونها… خب چه باید کرد؟ راه آسونش اینه که […]
انسانهای بزرگ
من همیشه از این پستهایی که کپی و پیست یه نوشته زیبا یا متن جذابی و یا شعرهای فریبنده هست خوشم نیومده… یعنی یجورایی احساس میکنم یجورایی نوشته باید امضا نویسنده خودشو داشته باشه، حالا چند تا نقل قول ایراد نداره اما اینکه تمام یه پست صرفاً زحمات و اندیشه های فرد دیگه ای باشه […]
یکی از دوستانم همیشه بهم میگفت که از فیلمهایی که تم خیانت داره خیلی خوشش میاد و بهردلیل ازشون لذت میبره… وقتی ازش میپرسیدم چرا جواب میداد همیشه خیانتها نتیجه کمبودهایی هستند که بهشون توجهی نمیشه و همه دوست دارن تقصیر گردن یکی دیگه بندازن و خودشون رو توجیه میکنند و این تم همیشگی زندگی […]
بعضی وقتها آدم یه آهنگهایی رو میشنوه که نمیدونه چرا به دلش میشینه… هفت هشت ماهی هست که آهنگ «Summer wine» که توسط «Ville Valo» و «Natalia Avelon» خونده شده رو پیدا کردم و مرتب گوش میدم… موزیک و تنظیم خیلی خوبی داره و صدای ویله والو(که برخلاف این آهنگ نسبتاً ملایم، عمدتاً آهنگهای هارد […]
یه پست میخوام بنویسم که احتمالاً همه چی توش قاطی پاتی باشه ولی خب برآیند حس امشبمه: من هرچی میام خودمو ریست (Reset) کنم هی یه مسئله ای پیش میاد نمیزاره خیلی دوست دارم همه چی رو از صفر شروع کنم ولی هر دفعه یه چیزی پیش میاد و تو رو به گذشتت مربوط میکنه… […]
بازی و زندگی…
از بچگی عاشق بازیهای کامپیوتری بودم و هستم… دست خودم نبود… کلاً ارتباط با آدمهای اطرافم خیلی مشکل بود برام… کتاب و ویدیوی سونی تی-۲۰ و هفت هشت تا کارتون تکراری تنها چیزهایی بودند که تنهاییم رو پر میکردند… زیاد با کسی بُر نمیخوردم… تا اینکه عشق آتاری و میکرو شدم…پدر ولی لطف کرد و […]
عجب دنیای باحالیه… هشتاد درصد آدمهای دوروبرم منظورمو نمیفهمن و اون بیست درصد بقیه هم برداشتشون از من اشتباهه… من نمیدونم چرا اینجوری میشه… اوایل احساس خود روشنفکر بینیام بالا زده بود و کلی حال میکردم ولی یواش یواش دیدم نه خودمونیم هاااا … من که این مدلیها (روشنفکر) نیستم پس چرا بقیه برداشتشون غلط […]
باران و ارواح تنها
از دیرباز تاکنون هر نویسنده ای و شاعری و دانشمندی و فیلسوفی و… بسته به احوالات خودش نسبت به باران (یا همون بارون) تفسیرها و تاویلها و برداشتهای خودش رو داشته: یکی خیلی علمی به قضیه نگاه کرده یکی دیگه صدای بارون بر روی بام خونه اش رو نشانه نوستالژیک دوران سرخوشی و بیخیالی کودکیش […]