گناهان پدران ما
–
سلام
–
–
حدود ۴ یا ۵ ماه پیش فیلم پرومته یا همان «پرومتئوس – Prometheus» را بشکلی کاملاً هول هولکی و از طریق اولین نسخههای پردهای آن دیدم و بدجوری انتظار رسیدن نسخه خوب اون رو میکشیدم. بقدری نکات جذاب و ارجاعات تاریخی، فلسفی، علمی و البته سینمایی در آن وجود داشت که با خودم عهد کرده بودم به محض دیدنش یک پست مبسوط راجع به اون بنویسم.
البته آقای دکتر مجیدی عزیز در این پُست و آقای ناظمی بزرگوار نیز در این پُست هرآنچه لازم و کافی بود بیان کردند و منم با خودم فکر کردم اگر قرار نیست چیزی به مطالب این دوستان اضافه نکنم، بهتر است دربارهاش ننویسم. ولی یک اتفاق ساده باعث شد که در این مورد تجدید نظر کنم. پیشنهاد میکنم هردوی این دو مطلب (بخصوص پست دکتر مجیدی) را خوانده و سپس این متن را مطالعه کنید.
نکته : فرض من اینست که خواننده فیلم را مشاهده کرده است، در غیر اینصورت خواندن مطلب را بعهده خودتان میگذارم
وقتی برای دانلود نسخه ۱۰۸۰p فیلم تلاش میکردم، کامنتی خواندم مبنی بر اینکه صبر کنید و این نسخه نهایی فیلم نیست و آن نسخه چیزی حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه بیشتر از نسخه سینمایی و بلو ری آن است… برای همین دست نگه داشتم. ولی چند روز بعد متوجه شدم که صحنههای اضافی در خود فیلم اضافه نشدهاند و بهم همراه نسخه دی وی دی و و یا بلو-ری در بخش Cutting Scenes قرار داده شدهاند. با کمی جستجو اونها رو پیدا و دانلود کردم. چیزی حدود ۴۵ دقیقه فیلم اضافی که شامل ۱۳ بخش حذف شده و یک پایانبندی نسبتاً کاملتر که بسیار جذاب و البته روشنگر بودند.
البته ۵ ویدیوی اضافی دیگر هم وجود داشت که شامل:
۱ – نسخه کاملتر از مصاحبه «پیتر ویلند» در TED سال ۲۰۳۳
۲ – تبلیغ کاملتر و طولانیتر ربات «دیوید»
۳ – پیام ویدیویی که الیزابت شاو، پیتر ویلند را برای سرمایهگذاری و ورود به این پروژه تشویق میکند.
۴ – ویدیویی شامل تمرینها و نقطه نظرات مسافران سفینه پرومتئوس که بصورت پیامی نظیر پیام «وویجر ۲» طراحی شده بود تا در صورت امکان قبل از رسیدن آنها به سیاره LV-223 بتواند منویات آنها را برای مهندسان آشکار سازد.
۵ – ویدیوی کاملتر ار صحنه باشکوه آغازین فیلم و ورود مهندسان! (و نه یک مهندس تنها) و خداحافظی و وداع بی کلام آنها از یکدیگر
به تمام کسانی که فیلم را دیدهاند و از آن خوششان آمده پیشنهاد میکنم حتماً این بخشهای اضافی را تماشا کنند. جزئیات و عمق نکاتی که در آنها بیان میشود ضمن بالاتر بردن لذت فیلم، پرسشها و چالشهای جدیدتری هم در ذهن پدید میآورد.
من چند نکته و پرسشی را که بنظر خودم جالب آمده است ذکر میکنم و سعی میکنم تا جای ممکن از اطاله کلام بپرهیزم.
یک – کاراکتر کاپیتان (Janeck) و نوع تصمیمگیری نهایی وی در فیلم، کمی با شناختی که در ابتدای فیلم از آنها ارائه میشود در تناقض است (یعنی همه برای کمپانی ویلند کار میکنند و برای پول به این سفر آمدهاند). ولی سکانسهای اضافی برداشت عمیق و نحوه جهان بینی وی را بهتر اشکار میکند و فداکاری وی در پایان فیلم توجیهپذیرتر میشود.
دو – صحنهای است که نشان میدهد بشر تا قبل از زمان سفر سفینه پرومتئوس (شب یلدا سال ۲۰۹۳ میلادی!!!) چندین گونه حیات غیرزمینی را کشف کرده که البته همه آنها در شکل بسیار ابتدایی بودند، صحنه ای که زیستشناس یک کرم را درون محفظه قرار میدهد، دیوید با لبخند میگوید: اولین «بیگانه» ما!!… همچنین یافتن ماده پوست مانند نشان میدهد که موجودات بیگانه مثل خزندگان پوستاندازی میکنند.
سه – الیزابت پس از رسیدن طوفان و آوردن سر قطع شده یکی از مهندسین به سفینه برای کارکنان داستان ذیل را تعریف میکند:
زنی در آفریقا داستان آفرینش اینگونه برایم گفته است: در ابتدا فقط خورشید بود، خورشید از اینکه کسی نبود تا بر او بتابد، بسیار غمگین بود. بنابراین خورشید انسان را آفرید، انسان رو به خورشید کرد و پرسید: «برای چه من را آفریدی؟» و خورشید پاسخ داد: «برای اینکه تنها بودم»!!!
الیزابت با گفتن جمله «ما دیگر تنها نیستیم» سعی میکند بحث را پایان دهد اما چارلی میگوید که مهم نیست چه چیزی آنها را کشته است ولی اتفاقاً چون آنها مرده اند ما تنها هستیم.
چهار – در تحلیل هولوگرام اولیه درون غار که دویدن چند مهندس! و نهایتاً قطع شدن سر یکی از آنها را نشان میدهد، چارلی میپرسد: اگر آنها فرار میکنند چرا موجودی که آنها را تهدید کرده است در فیلم وجود ندارد و الیزابت پاسخ میدهد که شاید شورشی یا درگیری بین آنها رخ داده است، ولی در هر صورت آنها میدانستند که قرار است کشته شوند (بدلیل انگل یا عفونت!!!). چارلی میگوید در هر شکل تفاوتی نمیکند زیرا مهم این است که مشخص است آنها خدا نیستند و ما بهرشکل فقط یک نوع آزمایش (نسبتاً موفقیت آمیز!!) هستیم و زمین هم لوله آزمایشی بیش نبوده… بحث چالشی که در این بین ایجاد میشود و موجبات عصبانیت الیزابت و رخدادهای!!! کلیدی بعدی میشود، نشان میدهد که الیزابت جدا از پرسشهای معمولی نظیر “چرا ما خلق شدیم” و مشابه آن، سئوالات دیگری مانند «چرا خدا پدرم را از من گرفت»… نیز دارد. بنظرم رویاهای الیزابت در اول فیلم (که دیوید آنها را ضبط و تماشا میکند) نقش بسیار مهمی در فیلم دارند و شاید محرک اصلی الیزابت برای تمام زحماتش، مرگ پدرش در اثر ابتلا به ویروس ابولا بوده است. در کل بنظرم باید بیشتر به این بخش توجه شود.
پنج – دیالوگ نسبتاً طولانی کاپیتان (Janeck) و مردیت (شارلیز ترون) بعد از کشته شدن چارلی توسط وی خیلی خیلی حیف شد که در فیلم اصلی نیامده است. کاپیتان از دوران نظامیگریاش خاطرهای با چنین مضمونی تعریف میکند: در منطقه ماموریت وی یک ساختمان بسیار بزرگ فلزی وجود داشت که ساختار حفاظتی چند لایه و غیر قابل نفوذی داشت و افرادی با لباس های عجیب آزمایشگاهی درون آن رفت و آمد میکردند. یک روز آژیر به صدا در میآید و فرمان تخلیه صادر میشود. وی در هنگام متوجه میشود ان ساختمان مخوف برای این ساخته نشده بود که کسی وارد آن نشود، بلکه هدف آن بود که کسی از آن خارج نشود! و افراد زیادی نتوانستند از ساختار محافظتی ساختمان فرار کنند… هنگامی که در حال پرواز و دور شدن از آن منطقه بودند فرمانده وی جعبه ای بیرون آورده و پس از بستن چشمهایش و دعا خواندن دکمه سبز رنگ روی آن را فشار میدهد. شدت انفجار به حدی بود که براحتی میتوان حدس زد تمام ۱۱۰۰ نفر باقیمانده در یک لحظه بخار شدهاند… احتمالاً بخاطر اینکه یک احمق چیزی (منظور یکی از دستاوردهای خطرناک آن واحد آزمایشگاهی است) از دستش افتاده است….
وی ادامه میدهد: آن مهندسان احتمالاً چیزی ساختهاند که نباید میساختند، و آن چیز از دستشان افتاده است. و وظیفه تو بوده که دکمه سبز (کشتن چارلی) را فشار دهیم و نباید اینقدر عذاب وجدان داشته باشی…
از یک طرف این داستان قرار است که به مردیت کمک کنه با کشتن چارلی کنار بیاید ولی از سوی دیگر این داستان بنوعی میخواهد نحوه توالی رویدادها را هم بیان کند. مهندسان برای نابودی بشر (که در ادامه درباره بحث خواهیم کرد) موجوداتی را خلق کردهاند و قرار بوده به همراه سفینه حدود ۲۰۰۰ سال پیش به زمین بفرستند که نسل بشر را از بین ببرند. ولی اشتباه کوچکی باعث آزاد شدن این موجودات و کشته شدن خودشان گردید و عملیات نیمهکاره مانده است.
نکته جالب در این بین کتابی است که کاپیتان از کتابخانه جالب (به نحوه چینش نامتعارف و رنگ بندی دقت کنید) مردیت برمیدارد. با بزرگ کردن صفحه متوجه شدم که موبی دیک است. ارجاع دیگری به آدمهایی با اهداف قدرتطلبانه، جاه طلبانه و موهوم و کینه توزانه مشابه «ناخدا ایهاب – Captain Ahab» که هم به خود مردیت و هم «پیتر ویلند» اشاره دارد.
شش – چند جمله اضافی که مردیت در ملاقات با پدرش «پیتر ویلند» میگوید و شاید بدلیل منفی بودن از نسخه نهایی حذف شده است هم جالب است. مردیت میگوید: تو یک پیرمرد ترسو بیشتر نیستی و بیصبرانه منتظر شنیدن آخرین نفسهایت در هنگام جان کندنت هستم. ای بخش و حسادت مشهود مردیت به دیوید ربات! همه و همه در تکمیل پازل ذهنی ما نسبت به کاراکتر مردیت کمک بسیاری میکند. جالب اینکه مردیت در لحظه مرگ پیتر، تا شنیدن آخرین نفسهای وی صبر میکند و با قطره اشکی در چشم فرمان رفتن را صادر میکند…
هفت – شکل ظاهری موجود دگرگون شدهای که از فایفیلد در جلوی سفینه ظاهر میشود و به کارکنان حمله میکند کاملاً متفاوت از آن چیزی است که در نسخه اصلی فیلم دیده میشود.
هشت – صحنه بیدار شدن مهندس از خواب مصنوعی (که محفظه آن خیلی شبیه تابوت از کار درآمده) نیز در نوع خود جالب است. در این بخش مشخص میشود مهندس چند جمله ای هم با دیوید صحبت کرده است که در نسخه اصلی فیلم حذف شده است…
ابتدا پیتر ویلند میگوید: «دیوید به او بگو ما همانطور که از ما خواسته بودند، آمدیم»، سپس مهندس میپرسد: «چرا آمدید؟» دیوید سئوال میکند: «ما میخواهیم تا ابد زنده بمانیم» سپس مهندس با انزجار و تنفر میگوید: «چرا؟» … پیتر با اشاره به دیوید میگوید: «این مرد را ببین، کمپانی من اون را از هیچ ساخته هست، من اون رو نمونه کاملی از اون چیزی که توی ذهنم داشتم ساختم(I Made Him On My Own Image – این جمله اش خیلی خیلی انجیلی از کار دراومده!!!) و اون یک موجود کامل هست و هیچوقت خطایی مرتکب نمیشود، من لایقش هستم (زندگی جاودانی)… من تو هردو موجودات برتری هستیم. ما هر دو خالق هستیم، ما خدا هستیم… و خدایان هرگز نمیمیرند»…
پس از این جملات مهندس، سر دیوید را قطع میکند..و ماجرا ادامه مییابد.
نوع تنفر مهندس و با نگاه تحقیر به انسانها نگریستن خیلی خیلی جالب است، بخصوص در صحنهای که مهندس درخواست “زندگی جاودانی” را میشنود این تنفر به اوج میرسد. شاید هم یکی از دلایل به خطا رفتن بشر خود خداپنداری آنها بوده است که بنظر خدایان مستوجب عذاب و نابودی آنها بوده است. یا شاید هم دلیل آن تلاش برای زندگی جاودانی ….
نه – صحنهای که دیوید به الیزابت میگوید مهندس برای نابودی وی میآید نیز بخشهای حذف شده زیادی دارد. مهندس در بدو ورود به سفینه متعلق به مردیت، با مشاهده کریستالهای لوستر و همچنین نمایش ویدویی دخترک ویلن زن بوضوح مسحور زیبایی آنها شده و برای چند لحظه فراموش میکند که برای چه به آنجا آمده است…
این لحظات کوتاه نشان میدهد که اتفاقاً چیزهای زیادی هست که این مهندسان از ما انسانها نمیدانند که حتی ممکن است برای آنها سرگرم کننده و جذاب هم باشد.
ده – در پایان متفاوت فیلم (البته به جز چند دیالوگ چیز متفاوتی دیگری ندارد) یه دیالوگ خیره کننده وجود دارد که وجودش میتوانست بسار جذاب باشد. دیالوگها به شرح ذیل است:
الیزابت: دیوید، آن موجود قبل از اینکه سرت را جدا کند در پاسخ به سئوالت که از کجا آمده است چه گفت؟
دیوید(با تمسخر): موجود!! مگر او خدای شما نبود؟
الیزابت: خدای من هرگز تلاش نمیکند من را بکشد…
دیوید: اون (مهندس) در پاسخ به سئوالم، لغاتی را بکار برد که ترجمه اش بسیار سخت است ولی نزدیک ترین لغتی که میتوانم برای آن پیدا کنم «بهشت» است…
این بخش از دیالوگها کاملاً مشخص میکند که اسکات این فیلم را مقدمه ای میداند برای فیلم اصلیاش که سه یا چهار سال دیگر خواهد ساخت. اگر اشتباه نکنم اسم همین فیلم هم قرار بود “بهشت” باشد که در آخرین لحظات تغییر کرده است.
نکته جالب دیگر این است که اولین درخواست الیزابت از دیوید، محل نگهداری صلیبش است!!… بعد از آنهمه بلایای ریز و درشت تنها چیزی که به الیزابت آرامش میدهد همان صلیب است…
نقطه اوج این بخش جمله الیزابت است که میگوید من میخواهم به «بهشت» بروم… زیرا این حق ماست که بدانیم آنها برای چه میخواهند بعد از اینکه ما را خلق کردند، نابودمان کنند…
یازده – نسخه کاملتری از تبلیغ ربات دیوید در این بخش وجود دارد که دیوید درباره خودش، توانمندیهایش و وفاداریش به انسان صحبت میکند. نوع برداشتهای دیوید به تصاویر “رورشاخ” مانندی که به وی نمایش داده میشود از نکات جالب این بخش است. وقتی که از دیوید پرسیده میشود که چه چیز تو را ناراحت میکند، همراه با ریختن قطرات اشک پاسخ میدهد: جنگ، فقر، ظلم، خشونت بی دلیل!!! (به این بخش دقت کنید، کاملاً مشخص است که پیتر ویلند درصدد تولید دالایی لاما یا گاندی نبوده است… همین بخش نوع رفتار وی در آلوده کردن نوشیدنی چارلی را کاملاً توجیه میکند…) وی میگوید که احساس انسانها را میفهمد، هرچند که خودش نمیتواند آن ها را احساس کند.
بازیگر نقش دیوید یعنی آقای «مایکل فاسبندر – Michael Fassbender» درخشانترین بازی فیلم را از خودش نشان داده. حالات چشم، نوع راه رفتن و ادای دیالوگها و بی حسی جاری در کلامش همه و همه فوق العاده از کار درآمده است.
دوازده – ویدیویی است که مشخصا به سالها قبل برمیگردد و در آن الیزابت میخواهد پیتر ویلند را تشویق کند تا به موضوع پروژه وی علاقه مندی نشان دهد… نکته جالب اطلاعات درون تصویر است که مشخصاً آنالیز صدا و تصویر الیزابت است… پارامترهایی که مثلاً در مورد الیزابت نشاندهنده صداقت وی است. الیزابت توضیح میدهد که ۴ دکترا و تخصص مختلف دارد ولی اشاره میکند که آنچه بعنوان دانشمند میداند با آنچه باور دارد چندان یکسان نمیباشد. ویدیو بسیار دیدنی از کار درآمده است…
سیزده – نسخه طولانیتر سخنرانی پیتر ویلند در TED 2033 (تقریباً ۲:۳۰ دقیقه طولانیتر از نسخهای که در اینترنت پخش شده است) بخوبی منویات و کاراکتر تمامیتخواه و جاهطلب پیتر را نشان میدهد. نخوت و غرور حاکم بر شخصیت وی و ارجاعی که درون فیلم به ناخدا ایهاب میشود بخوبی نمایشگر آن چیزی است که درون پیتر میگذرد… من خودم عقیده دارم اتفاقاً شاید انسانهایی نظیر پیتر که با تکیه بر غرور و قدرت و ثروت درصدد به چالش کشیدن قوانین طبیعت و یا حتی خدا هستند دلیل اصلی نابودی بشر از سوی مهندسان باشد (علیرغم اینکه خود خواستار نامیرایی از همان مهندسین هستند)، لحن و صدای گای پیرس فوق العاده هست… در آنجایی که برخلاف همه (نه در ابتدا) در انتهای با تبختر خودش را معرفی میکند حقیقتاً دارد از اینکار لذت میبرد.
در هنگامی که تاریخچه دستاوردهای بشر را ذکر میکند بوضوح تاثیر ابداع باروت را از ماشین چاپ، بر انسان بالاتر می داند… انگار که خودش خدا است و از حقارت و دون مایگی بشری که کشتار را بر فرهنگ ترجیح میدهد بیزار است… جای دیگری که میگوید اکنون خدا ما هستیم… با تمسخر به اعتراضات گوش میدهد.
یک نکته ریز در این بین وجود دارد، پیتر در جایی میگوید: ما اکنون قدرت خلق و نابودی را در اختیار داریم… سئوال پیش روی ما اینست که ما با این قدرت چه باید بکنیم؟… یا بهتر است بپرسم ما چه کارهایی را اجازه داریم انجام دهیم؟ پاسخ اینست دوستان: «هیچی»…
در ادامه پیتر تشریح میکند که توانمندیها و میزان پیشرفت بشر محدود به قوانین اخلاقی، اجتماعی و مذهبی است که توسط کسانی وضع شده از پیشرفت بشر نگران بودند، چون از آینده وی (درصورت تسلط بر دانش) میترسیدند… ولی وی نمیهراسد…
جالب اینکه «اریک فون دانکن – Erich von Däniken» هم اعتقاد داشت ادیانی نظیر یهود و مسیحیت توسط موجودات فضایی به میان بشر آمده!!، شاید در اینجا منظورکارگردان و نویسنده توانمند آن «دیمون لیندلوف – Damon Lindelof» اینست که مهندسان برای کنترل بشر و عدم پیشرفت آن (که دلایلش قابل بحث است) خود این قوانین را در قالبهای مختلف اجتماعی و دینی به مردم تزریق کرده اند!!!… که البته نظر شخصی خودشون میباشد ولی این نکته میتونه کمی وضعیت و پیامهای مخفی فیلم رو برای مخاطبان ریزبین شفافتر کند.
چهارده – فیلمی ۷ دقیقه ای نیز وجود دارد که بنوعی معرفی سرنشینان و اهداف آنان برای میزبانان احتمالیشان در سیاره LV-223 است. نکات ریز فراوانی در طراحی لباسها در بخش معرفی فرهنگها و نماهای زیبای گرفته شده از زمین وجود دارد که تشخیص اونها رو به خود بیننده تیزبین واگذار میکنم. شباهت و تفاوت غریبی در نماهای گرفته شده از زمین در ابتدای فیلم و نماهای این سکانس وجود دارد. یکی سرشار از زندگی است و دیگری تهی از روح…
پانزده – در بخش ابتدایی فیلم نمای درخشانی از آبشاری زیبا و در عین حال ترسناک وجود دارد. در نسخه سینمایی یک مهندس با شنلی نظیر راهبان (و همچنین جدایها!) از ظرفی مایعی مینوشد و پس از مرگ موجبات تشکیل حیات در زمین را پدید میآورد. ولی در نسخه حذف شده نشان داده میشود که در واقع ۸ مهندس دیگر هم آنجا هستم و طی شبه مراسمی آیینی ظرف را به مهندس اصلی تحویل میدهند و با او وداع میکنند.
جمع بندی:
سعی کردم تا اونجا که ممکنه نکاتی رو شاید از دید دوستان مخفی بمونه توضیح بدم که لذت دیدن فیلم رو دوچندان کنم. تنها نکته ای که باقی میمونه ارجاعات مذهبی بیشمار فیلم هست… موضوع فیلم را برای هرکس که تعریف کنید اولین چیزی که به شما میگوید ضدمذهب بودن آن است. ولی اتفاقاً این فیلم بسیار مذهبی و پر از ارجاعات دینی و الهی هست. جایی از فیلم چارلی به الیزابت میگوید که داستان تمام شد و آنها (مهندسان) خالق ما هستند و تو نیازی به صلیبت نداری، ولی الیزابت هوشمندانه پاسخ میدهد که پس خود آنها را چه کسی خلق کرده است. از طرفی تنها کسی که قدرت خدا را به چالش نمیکشد همین الیزابت است و در نهایت هم تنها اوست که به سلامت از ماجرا بیرون میآید…
خود مهندسان از مکانی به نام «بهشت» به سیاره LV-223 آمدهاند، و اینجا پایگاهی دائمی برای آنها بوده است و نه سیاره اصلیشان، زیرا برای تنفس در هوای آن به تجهیزات نیاز داشتند. آنها از این مکان برای رفت و آمد به زمین استفاده میکردند و به امید اینکه روزی بشر آنها را بیابد مرتباً اطلاعات و مختصات مکانی خود را به طرق مختلف در اختیار زمینیان میگذاشتند (نقاشیهای درون غارهاو معابد).
نکته مهم این است که مشخص است حدود دوهزار سال پیش اتفاقی روی زمین افتاده که مهندسان را به فکر نابودی تمام زحمات خود (در قالب خلق انسان) انداخته و من هرچی فکر کردم بجز تصلیب مسیح هیچ اتفاق مهم قابل ذکری در بازه ۲۰۰۰ تا ۱۹۰۰ قبل ندیدم. چون اتفاق باید بقدری بزرگ و فجیع باشد که چنین رویکردی با به مهندسان تحمیل کرده باشد. حال آنها تلاش میکنند گونهای موجود مهاجم خلق کنند و آن را در زمین رها کنند تا بشر را نابود کند. آنها انباری بزرگ در سفینه خود برای نگهداری محفظههای حاوی این موجودات در نظر میگیرند ولی در اثر یک اشتباه! این موجودات به خود آنها حمله میکنند و نقشه نابودی بشر متوقف میشود. انگار که درست در همان لحظه ای که مسیح در بالای صلیب از خدا میخواهد که بار گناهان تمام مردمان را بر دوش وی انداخته و آنها را ببخشد، عملیات نابودی بشر متوقف شده است… کمی تفسیر آوانگاردی است ولی خب اینهم یکنوع برداشت است که مبتنی بر پیامها و نشانههای موجود در فیلم است. کمی به نمایی که پس از ورود به تالار اصلی و پشت مجسمه غول پیکر توسط چارلی یافت شده است دقت کنید. بنظر میرسد که موجود فضایی را به صلیب کشیدهاند…
.
.
.
در پایان تنها نکته ای که باقی میماند ارجاعات سینمایی این فیلم به ساخته همیشه درخشان و ماندگار استاد سینما “دیوید لین” فیلم «لورنس عربستان» با بازی پیتر اوتول است. ارجاعات به دیالوگ معروف وی در حالیکه کبریت شعله ور را تا لحظه خاموش شدن در دست نگه میدارد هم در سخنرانی پیتر در TED و هم در نمایی که دیوید مشغول تماشای آن سکانس است به چشم میخورد… نشانه ای و پیامی بر نترسیدن و جاه طلبی بی پایان پیتر ویلند…
—
اولش که این پست را شروع کردم با خودم گفتم در دو پاراگراف تمامش کنم ولی هرچی جلوتر آمدم حیفم اومد… ببخشید که طولانی شد…
–
–
مسعود زمانی
۱۵ مهر ۱۳۹۱
–
–
–
–***–
«اگر از طریق فید (خوراک) من این نوشته را مطالعه میکنید، برای دسترسی مستقیم از این لینک استفاده کنید»
–***–
30 دیدگاه دربارهٔ «گناهان پدران ما»
خیلی خوب بود. ممنونم. فقط میشه بگید فیلم (در اصل فیلمها) ی کاملشده رو از کجا دانلود کردید؟!؟
سلام… ممنونم
من سایت Thepiratebay.se رو پیشنهاد میکنم.
این لینک (۲٫۶ گیگ) بهتر از بقیه میتونه کمکتون کنه:
http://thepiratebay.se/torrent/7681459/Prometheus.2012.EXTRAS.720p.BluRay.x264-PublicHD
لینک مگنت:
magnet:?xt=urn:btih:2500e36a7a7547b4ae026699bb4d97015ef310a4&dn=Prometheus.2012.EXTRAS.720p.BluRay.x264-PublicHD&tr=udp%3A%2F%2Ftracker.openbittorrent.com%3A80&tr=udp%3A%2F%2Ftracker.publicbt.com%3A80&tr=udp%3A%2F%2Ftracker.istole.it%3A6969&tr=udp%3A%2F%2Ftracker.ccc.de%3A80
اگر مصاحبه ها و صحنه های حذف شده و پشت صحنه های بیشتر میخواهید از این لینک (۹٫۱۵ گیگ) استفاده کنید.
http://thepiratebay.se/torrent/7691829/Prometheus.2012.EXTRAS.BONUS.720p.BluRay.x264-PublicHD
لینک مگنت:
magnet:?xt=urn:btih:0586133b44f66f60c290d97c66a85cf82805a668&dn=Prometheus.2012.EXTRAS.BONUS.720p.BluRay.x264-PublicHD&tr=udp%3A%2F%2Ftracker.openbittorrent.com%3A80&tr=udp%3A%2F%2Ftracker.publicbt.com%3A80&tr=udp%3A%2F%2Ftracker.istole.it%3A6969&tr=udp%3A%2F%2Ftracker.ccc.de%3A80
بازم اگر مشکلی بود خبر بدین…
شاد و سربلند باشید
کاشکی زیرنویس این لینک ۹/۱۵ گیگی بذاری
سلام
من حقیقتاً دنبالش نگشته بودم… میگردم… ولی خیلی مورد خاص محسوب میشه… مگه اینکه بتونیم ایمیج اصلی رو دانلود کنیم… میگردم ببینم فرجی میشه یا نه
جالب بود …!
ممنون… پیروز باشید
خیلی ممنون بابت لینکها.
خواهش میکنم… امیدوارم مفید واقع شده باشه
یک سوال دیگه. از چه افزونهای برای آگاهسازی دیدگاه استفاده میکنید؟
من افزونه خاصی ندارم… همون دیفالت خود وردپرس هست… البته جت پک هم یک شبه افزونه ای برای کامنت ها داره
سلام
من فیلم رو ندیدم ولی پستتون رو خوندم و حس کردم که خیلی فیلم خوبیه. من از اینجور فیلم های باهوش!!! خوشم میاد. مثه نمایش ترومن که خیلی سال پیش دیدمش.
فیلم خوب باید مغز رو بکار بگیره… فیلم اگر ذهن رو غلغلک نده فقط جنبه وقت گذرونی داره… حتماً ببینیدش… ضرر نداره
سپاسگزارم آقا مسعود 🙂
در مورد لینکهایی که در پاسخ احمدعلی گذاشتید، اینها برای من با سرعت میانگین یکی دو کیلوبایت بر ثانیه دانلود میشن 🙁
نمیدونم اشکال از تورنتهاست یا از اینترنت من…
سلام دوست من
من دقیقاً نمیدونم کدوم مشکل اصلی هست ولی چیزی که میشه حدس زد اینه که مشکل از اینترنت شما باشه… چون بهرشکل تعداد سیدر و لیچر معقولی داره و بعی هست که در این حد محدود شده باشه… بنظرم یه بررسی مجدد بکنید بد نیست. یکسری سایتهایی مثل دانلودز هستند که لینک تورنت رو تبدیل به لینک مستقیم میکنند… من خودم برای تورنتهای حجم بالا از این روش استفاده میکنم… چون معلوم نیست که اون موقعی که سرعتشون بالاست من کامپیوترم روشن باشه 🙂
بهرشکل اگر بازهم مشکل حل نشد اطلاع بدید تا ببینم چه میشه کرد
سلام
مسعود جان میشه توضیح بدی چجوری لینک تورنت را میشه مستقیم کرد؟
سلام
عرضم به حضورتون که من روش خودم رو توضیح میدم و قصدم هم تبلیغ و اینها نیست.. ولی تو دو سال گذشته خیلی ازش راضی بودم
۱- به سایت http://downloads.ir مراجعه میکنید و بسته به نیازتون پکیج موردنظرتون رو خریداری میکنید… که خب طبیعتاً به سایز و حجم و تناوب دانلود شما بستگی دارد
۲- براساس راهنمایی های موجود در سایت با نحوه تنظیمات در دانلود منیجر و یا نرم افزارهای مشابه خودتون آشنا بشین
۳- به بخش “درخواست لینک تورنت” مراجعه کنید
۴- اگر فایل تورنت را دارید که در بخش آپلود آن را انتخاب و آپلود میکنید
۵- در غیر اینصورت لینک مگنت آن را درون باکس پایینی کپی کرده و بعد از چند لحظه که جزدیات آن به نمایش درآمد کل فایل یا بخشهای مورد نظر خود را برای دانلود انتخاب کنید
توضیح: من مگنت های هر دو تورنت را در بخش نظرات ذکر کرده ام 🙂
۶- بسته به تعداد Seeder و leecher های تورنت و البته سرعت سرور دانلودز ممکن است بین چند ساعت تا چند روز دانلود به طول بیانجامد
۷- از لحظه اتمام دانلود در سرور دانلودز ۱۵ روز وقت دارید تا فایل را دانلود کنید… درصورتیکه فکر میکنید این مدت زمان کافی نیست میتوانید از پنل مدیریتی کنار فایل، مدت زمان ماندگاری آن را افزایش دهید
امیدوارم که مشکل دوستان برطرف شده باشه
با این روش از اون سایت و سایتهای مشابه نظیر filegir.com میتونید برای مستقیم کردن فایلهای غیر مستقیم نظیر راپیدشیر و … هم استفاده کنید.
۱- ای کاش یک نفر پیدا شه و فیلم رو با این صحنه های جدید دوباره تدوین کنه
من خودم زیاد با نرم افزارهای تدیون اشنا نیشتم وگرنه حتما اینکار رو میکردم
(البته مطمئنم اگر اسکات ادامه این فیلم رو بسازه خودشون اینکار رو خواهند کرد)
۲ – مسعود به نظرت فیلم از حرفهای زیادی که میخواد بزنه لطمه نخورده
چون خیلی از نکاتی که تو نیمه ابتدایی فیلم مطرح میشه اخر سر جوابی بهشون نمیده
۳ – به فیلم چه نمره ایی میدی؟
۱- اتفاقاً بدم نشد که این اتفاق افتاد… فیلم میتونست با کوهی از انتقادات الکی مواجه بشه که تمرکز تیم سازنده برای عنوان بعدیشو رو تحت تاثیر قرار بده… این خوبه که اونهایی که ذهنشون بدنبال چالشهای جدیدتر هست این صحنه های جدیدتر رو ببینند…
۲- بنظر من فیلم فقط پاسخهای کوچکی داده که اونها هم عمدتاً یا به فیلمهای بیگانه مربوط میشوند و یا کمی همون نیمه اول شبهناک رو کمی روشن میکنند… فیلم بیشتر در پی سئوال طرح کردن بوده تا بتونه برای قسمتهای بعدی خودش زمینه سازی کنه… من بعید نمیدونم که این فیلم و قسمت(های) بعدیش یک فرانچایز تو سبک خاص خودشون بشوند…
۳- من از لحاظ تکنیک روایی و فراز و فرود اتفاقات و پیچش های روایی نمره خیلی بالایی بهش میدم… از لحاظ تکنیکی (فیلمبرداری، تدوین صدا و اسپشیال افکت) هم در سطح بسیار بالایی بود… فیلمنامه فوق العاده بود… موسیقی متوسط رو به بالا… کارگردانی عالی… بازیگران هم متوسط رو به بالا بودند… در کل خودم هم تو IMDB بهش نمره ۸ دادم…
ممنون از راهنماییتون
خواهش میکنم نیما جان… امیدوارم مشکل حل بشه
خیلی ممنون. یه سوال تفاوت ۹ گیگی و ۲ گیگی فقط تو فیلمهای دیگهس یا فیلم اصلی هم تو ۲ گیگی با ۹ گیگی فرق داره؟
سلام… ببخشید که جواب دیر شد… اون دو گیگی فقط همون صحنه های حذف شده است ولی ۹ گیگی پشت صحنه و مصاحبه ها و نحوه ساخت هم درونش داره… فیلم اصلی رو باید جداگانه دانلود کنید
پیروز باشید
سلام مسعود جان
نگرانی هایی که در مورد هوملند داشتیم (این که چطور میتونه ادامه پیدا کنه و …) برای من با دیدن اپیزودهای یک و دو فصل دوم رفع شد… فصل دوم و این اپیزودهای ابتدایی فوق العاده دیدنی و جذاب از کار در اومده و به مسیری رفته که غیرقابل پیش بینی بود… در کیفیتی مثل فصل اول داره ادامه پیدا میکنه و به جرات لذتی که در هوملند هست، در هیچ سریال دیگهای نیست 🙂
خط داستانیش البته کنجکاوی زیادی برای ما ایجاد میکنه و البته پتانسیل این رو داره که اونایی که عینک ایدئولوژی میزنن، ازش تحلیل های دایی جان ناپلئونی بسازن! ولی فارغ از این بحثهای حاشیه ای، از لحاظ هنری به نظر من بی نهایت دیدنی و خوش ساخته. هوملند جدا یک استثنا بین سریال هاست…
خوشحال میشم نظرت رو در مورد فصل دوم هوملند بدونم.
سلام بابک جان…
اتفاقا اگر یادت باشه با هم بحث هم کردیم که امکان داره سریال بدجوری بره تو حاشیه… ولی تیم نویسنده ها خیلی خوب کار کردند… من معمولاً اپیزودهاش که میاد دیگه نمیزارم شب دانلود بشه و همون روز با لذت تمام اینترنتم رو میسوزونم و دانلودش میکنم… ریتم سریال دیوونه ام میکنه و کلاً فضای چالش برانگیز غریبی داره… سکانس نهایی قسمت دوم (پیدا شدن مموری استیک) خیلی خیلی جذاب هستش… الان هم قسمت سوم رو دانلود کردم ولی میخوام بعد از قسمت اول walking dead ببینمش…
من بعد از همون قسمت اول یکم برای نوشتن درباره این فصل دوم هیجان زده بودم ولی بعد بخاطر همون دایی های که گفتی قلم رو غلاف کردم فعلاً!!! تا ببینم داستان چجوری پیش میره… اگر دقت کرده باشی اسم قسمت اول “لبخند” بود و چند ثانیه نهایی و لبخند «کری» به اندازه یک جایزه امی ارزش داشت… چندین بار اون سکانس رو دیدم و از بازی و دکوپاژ و فیلمبرداری بسی لذت بردم… جای بحث زیاد داره ولی خب به همون مقدار نوشتن دربارهاش هم میتونه دردسرساز بشه
🙂 😉
مسعود جان دقیقا منم همون موقع که میاد دانلودش میکنم و به شب نمیرسه دیگه ! در مورد اسم اپیزود اول هم دقت نکرده بودم به این نکته، به نکته خیلی جالبی اشاره کردی، کلیر دینس فوقالعاده است، اون خنده که کاملا معنی “بازگشت دوباره به بازی” داشت و حسرت و اندوه و در عین حال آرامشی که توی اپیزود دوم زمان برگشت به خونه داشت، این که چطوری این حسها رو با بازیش با هم ترکیب کرده و به بیننده منتقل میکنه واقعا شگفتانگیزه…
از اپیزود اول صحنه مشاجره خانوادگی برودی و همسرش و دخترشون و بعدش رفتن توی گاراژ و مشاجره بعدی خیلی خیلی خوب دراومده بود و خوشم اومد (هرچند که توی فصل اول هم از این صحنه ها داشتیم) سکانس نهایی قسمت دوم هم انصافا حیرت برانگیز بود.
در مورد خط داستانیش هم جزو موضوعات مگو و اسمشو نبر هستش متاسفانه! اما به جرات میگم هوملند منو بسیار شگفت زده میکنه و برام جذابیت داره، چیزی که توی سریالهای دیگه اصلا اینجوری تجربهاش نکردم.
ممنون مسعود جان
بابک جان قسمت سوم یک صحنه درخشان خودکشی داره که خیلی خیلی عالیه… صحنه اتفاقات درون جنگل و مکالمه تلفنی برودی هم عالی بود… واقعاً وقتی هر قسمتش تموم میشه ناراحت میشم… خیلی خیلی درخشان ساخته شده… حیف که دستمون تو پوست گردو هستش…
برقرار باشی همیش دوست عزیزم
مسعود جان عزیز
اگه بتونی یه جا این فایل دو گیگ رو لینک مستقیم بهمون بدی لطف بزرگی کردی
البته تقاضا بزرگه ولی خب شما هم همیشه به خوانندگانت لطف داشتی
ممنون
سلام علی جان
خیلی دوست داشتم میتونستم کمکی بکنم ولی حقیقتاً از توان من خارجه…
خیلی خیلی شرمنده ام… امکانات و توان مالیم برای این مهم پایینه… البته اگر تهران هستید شاید بتونم فایل رو در اختیارتون قرار بدم
پیروز و برقرار باشی همیشه دوست من
ممنون مسعود جان
بسیار لطف دارید
همین که این مقاله زیبا رو نوشتید کلی من رو تحت تاثیر قرار دادید.
بازم ممنون
همیشه پیروز و سلامت و برقرار باشی دوست من
حق نگهدارت