اینقدر نقد مثبت و تعریف و تمجید از انیمیشن “چگونه اژدهای خود را تعلیم دهیم – How to train your dragon” خوندم و و شنیدم که به محض اینکه نسخه dvdrip اون ریلیز شد سریع اقدام به دانلودش کردم و دو هفته قبل با لذت تماشایش کردم و بدون تردید لایق همه تحسین های صورت گرفته بود… واقعاً روحیه سازندگان و نویسندگان این انیمیشن فوق العاده و قابل تحسین هست… تا الان که دارم این پست رو مینویسم در سایت IMDB در رتبه ۱۸۱ فیلمهای برتر تاریخ ایستاده است…
در جامعه ای که بزرگترین ویژگی اون تکثر اقوام هستش لزوم داشتن یک دیدگاه یکسان نگر و فاقد پیش قضاوت های نژادپرستانه خیلی خیلی مهم جلوه میکنه… نمیخوام شعار بدم و یا پیام اخلاقی بدم… هرکسی خودش درون خودش بهتر میدونه که قضاوت و پیش داوری چقدر میتونه مضر باشه… ولی نحوه آموزش و فرهنگ سازی خیلی مهم هست که تو این انیمیشن این نگرش فارغ از رنگ و جنسیت و نژاد به بهترین شکل ممکن نشان داده شده است.
از این جا به بعد این پست میتونه برای اونهایی که این انیمیشن رو ندیدند، یکم داستان رو لو بده که زیاد مهم نیست… چون خط داستانی براحتی قابل پیش بینی هست، ولی پیچیدگی ها و ظرافت رواییش بقدر زیبا هستند که تا لحظه آخر ازش چشم برنمیداری…
“هیکاپ – Hiccup” (سکسکه!!!) نام پسری ضعیف الجثه است که ساکن یکی از دهکده های قدیمی وایکینگ ها است که با مشکل آفات روبرو هستند، ولی نه آفاتی مثل ملخ و سوسک و موش… بلکه اژدها آفت اصلی آنهاست که مرتباً به دهکده آنها حمله میکنند… همه وایکینگ ها بخصوص پدر هیکاپ (که رئیس قبیله است) تنومند و بسیار ماهر در شکار و اسیر کردن اژدها هستند؛ ولی هیکاپ پسری بسیار ضعیف و دست و پاچلفتی است (و دائماً در حال تمسخر از سوی دیگران و باعث سرافکندگی پدر)، با اینحال هیکاپ دائماً بدنبال فرصتی است که خود را به پدرش و البته دختری به نام آسترید اثبات کند.
تا اینجا رو که خواندید اگر انیمشین باز تیری باشید متوجه شباهت عجیب آن با داستان “جوجه کوچولو – Chicken Little” میشوید… ولی خب پرداخت و نحوه روایت در انیمیشن “چگونه اژدها…” بسیار حرفه ای تر و پیام های اخلاقی و کدهای فرهنگی بمراتب عالی تری را در خود دارد که بهیچ وجه قابل مقایسه با انیمشن (به زعم من کودکانه) “جوجه کوچولو” نیست… کلی دیالوگ “پدر و پسری” قشنگ توی این انیمیشن هست که برخلاف نمونه های مشابه شعاری و دم دستی نیستند… به پسرها و البته پدرها شدیداً پیشنهاد میکنم بهشون دقت کنند…
بگذریم… در میان اژدهایان یک اژدها هست که مخوفترین و وحشی ترین و مرموزترین آنهاست که آن را به اسم “خشم شب – Night Fury” {پینوشت ۱} مینامند و کابوس همه وایکینگ هاست… دستورالعمل برای مقابله با این اژدها برخلاف دیگر همنوعانش فقط در پنهان شدن و تکیه به شانس خلاصه شده و هیچ کسی تابحال زنده از دیدن “خشم شب” بازنگشته… در ادامه داستان هیکاپ موفق میشود که یک “خشم شب” را زخمی کرده و تا آستانه کشتنش پیش میرود، ولی در لحظه آخر چیزی در نگاهش میبیند که بقول خودش “همان ترس و همان اضطرابی بود که خودش همیشه احساس میکرد” و بجای کشتنش از قید طنابها آزادش میکند…
محبت های بعدی هیکاپ در حق اژدها بتدریج فاصله ها را میان آن هیولای دیروز و این شکار و دشمن همیشگی اش (انسان) از بین میبرد… هیکاپ باله آسیب دیده “خشم شب” را با ابزارهایی ترمیم کرده و بتدریج با رفتارشناسی که از نزدیک بودن به اژدها آموخته در آزمون های جنگاور شدن (که شامل مبارزات با اژدهایان مختلف است) به شیوه هایی بسیار مسالمت آمیز سربلند بیرون می آید… مثلاً نقاط غلغلکی اژدها و یا اصطلاحاً رگ خوابشان را شناسایی کرده و از این قبیل ترفندها که برای همگان جدید و جذاب است و بتدریج وی را بشدت مشهور میسازد…
داستان بسیار جذاب و با ته مایه های طنز دلنشینی دارد… کمی که میگذرد متوجه میشویم که این اژدهایان نیز خود به دلیلی خاص مرتباً به دهکده حمله میکنند و در باطن بهیچ وجه موجودات شرور و خرابکاری نیستند… که بقیه اش را خودتان باید ببینید… سکانس پایانی این انیمشن واقعاً به معنای کلمه باشکوه و حماسی هستش و صحنه های واقع گرایانه نهایی (بخصوص در سرنوشت متفاوت هیکاپ با داستانهای اینچنینی) اثرگذاری پیام انیمیشن را تسهیل کرده و قوت میبخشد.
من بدلایلی تعداد کمی از دوستان زندگی روزمره ام با این وبلاگ آشنایی دارند (شاید کمتر از ۱۰ نفر) ولی همانهایی هم که میشناسند میتونند شهادت بدند که من یه تز مدیریت منابع انسانی دارم که تاحالا فوق العاده جواب داده و شاید یه روز عنوان یه کتابی رو اون قرار بدم. تز من اینه (البته با عرض پوزش بخاطر یکی از لغات):
توی این جمله شک نکنید و مطمئن باشید با کمی شکیبایی و محبت بیکران و بدون قید و شرط، سخت ترین و سنگ ترین و بی احساس ترین آدمها رو هم یار و یاور خودتون میکنید… من نتایج عجیب غریبی با این تز گرفتم و واقعاً بهش ایمان دارم…
با محبت خالصانه و عشق بدون قید و شرط، میتونید حتی “خشم شب” رو هم وفادارترین دوست خودتون بکنید… باور کنید درون همه آدمها (یا حداقل اکثرشون!) یک موجود دوست داشتنی هست… نمیخوام وارد بحثهای اخلاقی و اجتماعی بشم چون تخصصش رو ندارم و اصلاً نمیدونم حرفهام درسته یا نه… ولی حتی برای چند ساعت هم شده با آدمهای دوروبرتون اینجوری رفتار کنید تا نتایج شگفت آورش رو ببینید…
برای این پست تصمیم گرفتم یکم کلاس بزارم و یه قسمت جذاب و اثر گذار از انیمیشن رو با زیرنویس فارسی توی یوتیوب بزارم که گویا کمپانی دریم ورکز و پارامونت فهیمدند (حالا چجوریش مهم نیست) و ویدیوی من حذف شد. ولی من مثل وایکینگ ها سرسخت هستم و اونو همین جا براتون آپلود کردم که میتونید از لینک های زیر به همراه زیرنویس های فارسی و انگلیسی دانلودش کنید. توضیح اینکه زیرنویس فارسی رو خودم نوشتم و از جایی کپی نشده:
دانلود سکانس Test Drive از انیمشین “چگونه اژدهای خود را تعلیم دهیم” (فرمت FLV) :
دانلود زیرنویس فارسی (روی لینک راست کلیک کرده و …Save target as را بزنید):
دانلود زیرنویس انگلیسی(روی لینک راست کلیک کرده و …Save target as را بزنید):
نکته دیگری که در این انیمیشن خودنمایی میکند و یکی از نقاط قوت آن محسوب میشود موسیقی پرشور و کوبنده و در عین حال لطیف آن است. این موسیقی اثر آهنگساز گزیده کار و خلاق، “جان پاول – John Powell” است، که یکی از قطعات شنیدنی آلبوم موسیقی اش را هم به همراه ترانه پایانی انیمیشن برای دانلود گذاشته ام.
توضیح اینکه در ترانه پایانی یه سری از جملات به زبان ایسلندی!!! خونده شده اند که باعث شد کلی ناله و نفرین کنم خواننده نگون بختش رو… من یکساعت هی داشتم گوش میدادم و هیچی نمیفهمیدم از اون جملات… یه سرچ کوچیک کردم و تازه دوزاری ام افتاد… اونها را همراه با ترجمه اش براتون گذاشتم.
امیدوارم خوشتون بیاد
۱ – قطعه شماره ۱۹ آلبوم موسیقی “چگونه اژدهای خود را تعلیم دهیم” با عنوان “Ready the Ships” ساخته “جان پاول” :
۲ – ترانه “Sticks & Stones” از “Jónsi” :
(طبق معمول اگر با جت اودیو ورژن ۶ به بالا گوش دهید میتوانید ریزنویس زمان بندی شده رو هم به همراهش مشاهده کنید)
همیشه شاد و سربلند باشید
پینوشت ۱: این “خشم شب” با اون “خشم شب” که توی خدمت سربازی بهتون میزنند یکم فرق داره… چون اونی که تو خدمت هست و باعث میشه یه شب خیلی معمولی قلبتون یهویی شیفت کنه به سمت دهانتان، الان اسمش شده “رزم شبانه”… در نتیجه خیلی فرق میکنه… ولی باید توجه داشت که مثل “اژدهای خشم شب” باید باهاش برخورد کرد… یعنی در صورت مشاهده کردنش باید پنهان شد و به شانس تکیه کرد…
پینوشت ۲ : جسارتاً حتی شما دوست عزیز!!!
18 دیدگاه دربارهٔ «روایتی بر یک دوستی ممنوعه»
سلام،
تشکر فراوان.
من هم تا حدود بسیار زیادی با نظریه شما موافقم. و خدائیش وقتی راهی به این زیبایی برای خ.. کردن و همراه کردن آدمها وجود داره نمی دونم چرا بعضی ها به انواع و اقسام راهکارهای نسبتا پلید دیگه فکر می کنند ؟ مثلا به هر طرفندی جز این روی می یارند که طرف مقابل ازشون حساب ببره و یا اینکه براشون دل بسوزونه و .. و اینطوری همراهشون باشه، کمکشون باشه و یا به طرز غیر قابل باوری این انتظار پیش میاد که بهشون تعلق خاطر هم پیدا کنه.
ببخشید، فایل های دانلود شده ازبخش ترجمه فارسی و انگلیسی با kmplayer هم باز نمیشه.
باز هم ممنون
پاسخ مسعود زمانی : سلام
از شما ممنونم… من البته در تکمیل فرمایشات شما یه توضیحی هم بدم که مقصود از خ.. کردن این نبود که از بقیه سوء استفاده کنیم بلکه ایجاد یک رابطه محبت-محور بین آدمها هستش
در مورد زیرنویسها من همین الان خودم تو یه کامپیوتر دیگه دانلود و با kmplayer نسخه ۳٫۰٫۰٫۱۴۳۸ تستشون کردم و اوکی بودند… حالا زیرنویسش آش دهن سوزی هم نیست ولی به محض مراجعه به منزل فایل Sub اون رو هم درست میکنم و برای دانلود میزارم…
بازهم ممنون
فایل جدید اضافه کردم… امیدوارم مشکلتون حل شده باشه
تشکر فراوان ……………..
پاسخ مسعود زمانی : ممنونم دوست عزیز…. همیشه پاینده باشید
دوباره سلام،
برای پاسخ ممنون.
منظور من هم از لفظ خ.. کردن سوء استفاده نبود. منظور همان همراهی محبت محور و رابطه محبت محور مد نظر شما بود.اما افرادی وقتی با ابزار نا مناسب می خواهند به آن برسند، نه تنها باطن این رابطه مسئله خواهد داشت و ناپایدار است بلکه ظاهر آن نیز حفظ نخواهد شد.
دستتون بی درد.
پاسخ مسعود زمانی : و مجدداً علیکم السلام
دقیقاً منظور من هم همین بوده ولی شما خیلی بهتر بیانش کردید… ممنونم
روحتان بی درد
الان رفتم دانلودش کنم
پاسخ مسعود زمانی : بسیار کار پسندیده ای میکنید… اینترنتتان استوار و کانکشنتان برقرار باد همیشه
تز مدیریت منابع انسانی شما به احتمال زیاد جواب می دهد که خود این خلاقیت می خواهد و از آنجا که بیشتر ما انسان ها صبر و… نداریم باعث می شود که به نتیجه نرسد
پس احتمالا شما آدم صبور و خوش قلبی هستید که می توانید با بیشتر انسان ها مهربان باشید!……..
پاسخ مسعود زمانی : در مورد جواب گرفتن که عرض کردم من خودم خیلی خیلی خوب ازش جواب گرفتم که البته گاهی اوقات صبر ایوب میخواد ولی نشد نداره…
در مورد بخش آخر کامنتتون هم شما لطف دارید ولی بعید میدونم که اینجوری باشم… دیگران باید قضاوت کنند…
سلام.
وبلاگت رو از گودرم دنبال میکنم.
ولی یه مشکلی هست.
هربار که آپدیت میکنی، یه مطلبت دوبار میاد.
یعنی الآن همین مطلب آخرت دوبار توی گوردم اومده پشت هم.
چرا؟
مشکل از آراس اس وبلاگته؟
پاسخ مسعود زمانی : سلام دوست عزیز… نمیدونم دلیلش چیه ولی هرچی هست به میهن بلاگ مربوط میشه… یکی دو بار قبل هم دوستان به این امر اشاره کرده اند… جالب اینکه من چون خودم تو گودر وبلاگ خودم رو نمیخوندم تابحال به این مشکل برنخورده بودم که ایندفعه خودمم باهاش مواجه شدم… بزودی به سایت شخصیم میرم و بعید میدونم فیدبرنر همچین مشکلاتی داشته باشه… همیشه پاینده باشی دوست عزیز
سلام
یعنی من خر این مطالب انیمیشن دار هستما
خیلی هم به سادگی
پاسخ مسعود زمانی : سلام
نفرمایید، دور از جون… امیدوارم همیشه شاد و سرزنده و سلامت باشید… به همین سادگی
با عرض سلام و خسته نشوید و از این حرفها
من یک مقدار داستان این انیمیشن برایم آشنا بود فکر نمیکنید این استعمارگران بی همه چیز داستان را از جایی یا از خاطرات شخصی و یا بسیار شخصی کسی به سرقت برده باشند؟ این شخصیت خشم شب و حمله هایش برای من خیلی آشناست به گمانم یک جایی … البته شاید هم دارم اشتباه میکنم … بله! قطعن همینطوره!
پاسخ مسعود زمانی : وعلیکم و اینها
شما فطعاً و مطمئناً اشتباه میکنید… البته از این استعمارگران هیچ بعید نیست که به خاطرات بسیار شخصی شما دستبرد زده باشند ولی تو این مورد چون من نقش فعالی در خاطرات فوق الذکر (البته بعنوان شاهد منصف) داشته ام شدیداً چنین دستبردی را تکذیب میکنم
عالی بود مسعود جان. در لحظه گشتم و تورنتش رو گذاشتم برای دانلود.
مرسی از راهنماییهای خوب و نقدهای ارزندهت
پاسخ مسعود زمانی : ای آقا شما که نزدیک هستید… دستور بفرمایید بیارم خدمتتون… اصلاً چرا دستور بفرمایید همین فردا برات میارمش همراه اون بقیه اماناتتان
مطلبتون بسیار خواندنی و جالب بود. اگر میتونستم از قوانین ” خودساخته!” ام عدول کنم، حتما ” با اجازه ی شما ” توی وبلاگ خودم هم منتشرش می کردم، اما ” قوانین” ، ” قوانین” هستند ، حتی اگر خودساخته باشند. به هر حال لذت بردم. راستی من یکی از همانهایی هستم که تا حالا این فیلم راندیده اند! چون ترجیح میدم که یا با کیفیت خیلی خوب ببینم، یا اصلا نبینم. اگر لطف کنید و لینک دانلودش را به من هم بدید ممنون میشم.
پاسخ مسعود زمانی : اقای بذرافشان نفرمایید… شما اجازه تام دارید هرجاییش و یا کل هر مطلبی که دوست داشتید بردارید و حقیقتاً هم باعث افتخار من میشه… بهرشکل خوشحال شدم که خوشتون اومد.
در مورد لینک دانلود هم باید بگم که من از سایت http://www.demonoid.com برای جستجوی تورنت استفاده میکنم و پیداشون میکنم ولی این سایت فقط به اعضای خودش سرویس میده و مدتها هست که دیگه نمیزاره کسی رجیستر کنه… من فایل تورنتش رو براتون میدم و چون تعداد زیادی از tracker ها اون غیر از دیمونوید هستند احتمالاً براتون کار کنه… اگه نشد بفرمایید تا بشکل دیگه ای خدمتتون برسونم
لطفا در مورد فیلم my sister’s keepr هم پست بگذارید. وقت برنامه هم بیشتر بشه خوبه
با تشکر
پاسخ مسعود زمانی : چشم… در اولین فرصت… در مورد وقت هم باید بگم که کنداکتور برنامه خیلی فشرده هستش ولی با تهیه کننده صحبت میکنیم
شما که انقدر خوب می نقدید. درباره خود کاراکتر ها و طراحی شون هم گاهی یه چیزهایی بنویسید . من دارم تازگی ها چهار دست و پا می کنم و بعد تاتی تاتی تا یاد بگیرم انیمیشن رو چه جوری می سازن و شدیدا نیاز دارم به دید انیمیشنی. نمی دونم دقت کردید انیمیشن های ایرانی چقدر با خارجی فرق داره ؟؟ می خوام بدونم چرا ؟؟ گمونم شما بتونید با این قلمتون اونها رو توضیح بدید
پاسخ مسعود زمانی : اول اینکه ممنونم… در مورد طراحی من زیاد نمیتونم تخصصی صحبت کنم چون واقعاً بلد نیستم، ولی میتونم بصورت حسی و ضمنی یه چیزهایی رو بگم:
تو کاراکترهای خارجی قبل از طراحی چیزی که مشخصه اول تمام ابعاد شخصیتی و رفتاری اون رو مینویسند، یعنی براشون مشخصه که مثلاً در تقابل با خطر یا عشق چه جور عکس العمل رفتاری از خودش نشون میده… یه سری کلیشه هم برای طراحی وجود دارد… حالت ابرو و چشم و … همه و همه خیلی المانهای تعریف شده ای برای تمام هنرمندان هستند… بنظر من بزرگترین فرق میان انیمشن های ایرانی و خارجی فضای پشت داستان و فیلمنامه هست… شما ببینید در کارتون وال-ای که فیلمنامه اش هم نامزد اسکار بود چقدر جزئیات برای هرصحنه نوشته شده و شما براحتی میتونستید کاراکتر ها رو با آدمها و یا هر موجود دیگری جایگزین کنید… چون بستر بخوبی فراهم بوده
در مورد تکنیک هم که ضعف شدیدی در کارهای ایرانی حس میشه… روی بعضی چیزها مثل بک گراندهای عظیم و بزرگ خیلی کار میکنند ولی انگشتهای ادمها هنوز مثل شیلنگ اب میمونه و یا ریتم تغییر حالات بشکلی شدیداً ساده انگارانه و در حد نقاشی های کتابهای اول دبستان هست.. حالا صحبت زیاد هست… بروی چشم حتماً با بیسوادی خودمم شده یه پست راجع به این موضوع مینویسم…ر استی از سایت دوست خوبم “مهبد زرافشان” (http://www.todayanimation.com) هم دیدن کنید… فوق العاده مسلط و باسوادتر از من هستند
شلنگ آب :)) خیلی با مزه بود. اتفاقا دید یک آدمی که تخصص هم نداره بیشتر به کمکم میاد مثل همین شیلنگ آب! من دنبال همین جوری چیزهام … البته درباره جزئیات و همچنین بک گراند نکته جالبی رو گفتید. البته یه خبر خوش هم بدم که دارند یه انیمیشن تهران۱۵۰۰ می سازند تا ۱ سال دیگه در میاد و تا اونجایی که من اطلاع دارم یه کار حرفه ای و قابل رقابت با خارجی هاست که اولین بار داره در ایران انجام میشه
پاسخ مسعود زمانی : خدابخیر کنه… البته نمیدونم اطلاع دارید یا نه ولی توی پیکسار و والت دیزنی انیماتورهای خیلی خیلی توانمند ایرانی مشغول فعالیت هستند که یادمه خود کاراکتر هرکول و یا کاراکتر فرش توی علاالدین و چندین و چند تای دیگه از جمله اونها هستند… خدا کنه آبرومندانه باشه… بهرشکل من در خدمتتون هستم همیشه…
پیروز و موفق باشید همیشه
به قول خودتان این فیلم خیلی نکته داشت درباره پدر و فرزندی
مخصوصا آنجایی که پدر میاد تو اتاق هیکاپ با اینکه اگر پدر یک کم توجهش بیشتر بود …. یک کم درک می کرد که هیکاپ چرا تازگی ها مشکوک می زنه
توضیحاتتان خیلی خوب بود
پاسخ مسعود زمانی : خب به سلامتی پس دیدین بالاخره… بهرشکل پدرها خیلی باید دقت کنند و سعی کنند با پسرها دوست باشند تا وقتی مشکوک میزنند بتونن براحتی با هم ارتباط برقرار کنند
سلام
دوست خوب (من همین امروز با این وب آشنا شدم) و چون با حرارت نوشته بودی متأثر شدم، ضمن تشمکر به خاطر آهنگهایی که گذاشته بودید
ولی یک نکته ای شما که می بینی کمپانیهای دریم ورکز و پارامونت لینک شما را از youtubeحذف کردند معنی اش اینه که رضایت ندارند شما قطعاتی (والبته کل کارشان) را خودت ببینی و برای دیگران هم بفرستی، فکر نمی کتنی از نظر وجدانی بایست به دنبال رضایت آنها باشیو اگرنه از خیر این کار بگذری؟
سلام
خیلی خوشحالم که خوشتون اومده… باور کن نمیدونستم که اینا اینقدر حساسند حتی مثلاً به دو یا سه دقیقه از فیلمشون… والله از لحاظ وجدانیش رو اگر بخواهیم بررسی کنیم برای ماهایی که اینجاییم خب هرجور فیلم ببینیم “غیروجدانی” محسوب میشه… حالا چه یه تیکه اش چه همه فیلم و یا کارتون… از این منظر نگاه کنیم (هرچند که درست نیست) کلاً باید فقط قهوه تلخ ببینیم که همه راضی باشند (که من نمیبینم)… این بحث پیچیده ای هست و من علیرغم اینکه طرفدار جدی کپی رایت هستم ولی انتقاداتی هم به این موضوع (در چنین مواردی) دارم. شاد باشی همیشه و بازم ممنون از نگاه تیزبینانه ات
آقا ممنون از توجهت
راستش من چند تا از آهنگهایی که تعریفش رو کرده بودی (والبته من از تعریف شما تا حد خوبی محتوایش را تصور کردم) را از لینکی که گذاشته بودی، گرفتم ولی بعدش وقتی با اون مطلب مواجه شدم نتونستم خودم رو قانع کنم که بهشون گوش کنم، البته من خیلی فیلم نگاه کن حرفه ای نیستم (بیشتر کتاب می خونم) اما خوب این معضلیه که چند وقته ذهن من رو درگیر کرده ، حالا فیلم برای منی که بهش وابسته نیستم مشکلی نیست (ولی حال کسی که به آن وابسته است رو خوب درک می کنم)ولی داستان windows و نرم افزارهای تخصصی همچنان پابرجاست؛رو همین حساب خوشحال می شوم وارد این “بحث پیچیده” بشوید و نظر خودتون و توجیهی که برای این کار دارید، را برای من بگید (البته در صورتی که فرصت و حوصله این کار را داشته باشید)شاید، هم نگرانی من راجع نرم افزارها حل بشه هم بتونم به اون موسیقیهای دریافتی گوش کنم
باز هم از توجه شما متشکرم
سلام مجدد
من در جایگاهی نیستم که بتونم بگم دلایلم درسته یا نه ولی بهتون قول میدم در اولین فرصت استدلالهای خودم (که میتونن غلط هم باشند) خدمتتون عرض کنم… ولی خلاصه اینکه اگر از شما پولی بابت آهنگ نمیگیرم و یا درآمدی ازش کسب نمیکنم بعید میدونم کار اشتباهی باشه… حالا البته این گفته کلی مقدمه و موخره داره که به امید خدا بزودی بحثش رو باز میکنم… واقعاً خیلی خوبه که کسی اینقدر برای این موضوعات ارزش قائله… قدر خودتون رو بدونید