–
–
نغمههای پدرم از سرزمین مادری
–
–
فکر میکنم کمتر هوادار موسیقی متال باشد که با گروه سوئدی Therion آشنا نباشد. من هوادار پروپاقرص این گروه و این گونه موسیقی نیستم، ولی تک و توک آهنگهایی هست که (بنظر من) خیلی خیلی خوب از کار درآمدهاند و من همیشه کلی از آهنگهاشون رو تحمل میکنم تا به این آثار برسم (هرچند که توی این سبک یعنی سیمفونیک متال از کارهای Tarja Turunen و گروه فنلاندی Nightwish بیشتر خوشم میاد). حالا یه سری انتقادات هم به برخی از ترانههاشون و مفاهیم کابالایی و یا شیطانی! اون وارد میشه که من بهش ورود نمیکنم و هرکی مدافعشون هست خودش باید جواب بده…
از جمله آثار برجسته این گروه میتونم به «Lemuria» از آلبوم سال ۲۰۰۴ این گروه به همین نام اشاره کنم که هیچ وقت از شنیدن یک دقیقه پایانی این ترانه خسته نمیشم. بخصوص آنجاییکه در کمال جسارت و بداعت روی ارکستری که تماماً روی گیتار الکتریک محوریت دارد ناگهان با حرکتی غافلگیرانه نوای فلوت وارد فضای موسیقیایی میشود که اتفاقاً بدجوری دلنشین از کار درآمده… این ترانه را به همراه زیرنویس زمانبندی شده آن برای دانلود قرار داده ام.
نکته : بنابر اصل خدشه ناپذیر این وبلاگ، اگر ترانه را با نرم افزار جت آودیو نسخه ۶ و بالاتر پخش کنید، میتوانید زیرنویس زمانبندی شده آن را هم مشاهده کنید.
دانلود ترانه لموریا (Lemuria) از گروه تریون (Therion) – حجم ۴ مگابایت
یکی از ویژگیهای این گروه ترانههای بسیار غنی از لحاظ ادبیات و استعارات اسطوره ای است (هرچند که شاید پیام نهایی چندان دلچسب بعضی نباشد یا حتی برای برخی مثل من چندان مفهوم هم نباشد!). من برای مثال به همین ترانه لموریا اشاره میکنم و برای برخی لغات تعاریف مختصری ارائه میکنم:
سرزمین MU – سرزمین افسانهای که بنا بر روایات در یکی از اقیانوسها (اطلس) ناپدید گشته (بهردلیلی) و آوارگان آن بنای تمدن جدید را در مردمان تا آنزمان وحشی دنیا آغاز کردند. این وسط یکی مثل آتاتورک پیدا شده و یهویی وسط توهماتش گفته که نسل ترکها هم از بازماندگان اون جزیره هست!!!! البته ثابت شده که همچین جایی نمیتونه وجود داشته باشه… کلاً یک چیزی تو مایههای آتلانتیس هست این “مو”…
Lemuria – این هم قارهای گم شده در اقیانوس هند هست که اتفاقاً همانند مورد بالا بجز در ادبیات حماسی تامیل و چند رمان انگلیسی و امریکایی جای دیگری اسمش برده نشده و خدا رو شکر هیچکس دیگری هم تبار خودش رو اون جزیره نمیدونه… اسمش هم اتفاقاً از لمور (همان پستانداران کوچولوی بشدت سرخوش انیمیشن های ماداگاسکار که بیشتر وقتها بدجوری روی اعصاب بودند!) گرفته شده است، زیرا شبه وجود آن بخاطر فسیلهای لموری بود که در ماداگاسکار و هند کشف میشد ولی در منطقه حائل ایندو (مثلاً خاورمیانه) اثری از آن دیده نمیشد.
Anemone – گونه ای از گل شقایق با نام «شقایق نعمانی» است.
«نارایانا – Narayana » – در زبان و کتب سانسکریت همان مرد نخستین (آدم) است و البته نام دیگر ویشنو…
من یادمه برای برخی از ترانههای این گروه نظیر « ظهور سدوم و گوموراه – The Rise of Sodom and Gomorrah» مجبور بودم همزمان اینترنت و ویکی پدیا و مایکروسافت انکارتا رو بکار بگیرم تا بفهمم وقتی خورشید وارد برج جدی میشه یعنی چه!!!…
بگذریم…
بازهم توجه دوستان رو به یک دقیقه پایانی این ترانه جلب میکنم
–
این گروه در آلبوم ناامیدکننده جدیدشان (سال ۲۰۱۲) به نام «گلهای گناه – Les Fleurs du Mal» که اتفاقا برای ۲۵امین سالگرد ایجاد گروهشان ساختهاند، آمدهاند یکسری از ترانههای قدیمی خوانندههای دیگر را با تنظیم جدید، بازخوانی کردهاند که تا اونجایی که من نقدها رو خوندم گویا چندان به مذاق هوادارانشان خوش نیامده… در اون میان یکی دو تا از ترانه به دلم نشست، هرچند که اجراهای قدیمیشان هم فوق العاده بوده اند، یکی از اون ترانهها رو برای شما عزیزان انتخاب کردم:
ترانه La Maritza که در سال ۱۹۷۲ توسط خواننده فرانسوی «سیلوی وارتان – Sylvie Vartan» خوانده شده است، داستان غمناک دخترکی است که در ده سالگی و پس از مرگ پدر از کنار رودخانه «مارتیزا» بلغارستان، جلای وطن کرده و عازم فرانسه میشود و هنوز که هنوز است یاد نوای آواز دل انگیز پدرش در کنار رودخانه Maritza تنها چیزی است که در غم غربت به وی آرامش میدهد.
این ترانه ماندگار بنوعی داستان زندگی “سیلوی” هم هست. سیلوی که پدری ارمنی-بلغاری و مادری مجارستانی داشت، در ۸ سالگی و به همراه پدر (که خودش البته در فرانسه و از پدری ارمنی و مادری بلغاری متولد شده بود و کارمند سفارت فرانسه در سوفیا بلغارستان بود) و مادرش به فرانسه مهاجرت کرد. ایشون پس از ورود به فرانسه و از همان نوجوانی فعالیتهای خود بعنوان مدل و خواننده دنبال کرد و شهرت نسبتاً مطلوبی در دهه ۶۰ و ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ برای خود بدست آورد. البته نام خانوادگی وی “وارتانیان” بوده که بعدها به همان وارتان عوضش کرده است.
این ترانه برای مردم فرانسه خیلی خاطره انگیز و نوستالژیک است، از یک طرف برای کسانی که در جریان جنگها و رخدادهای مختلف مجبور به جلای وطن شدهاند و فرانسه را به عنوان مامن خویش برگزیدند ولی هنوز نوستالژی خاک مادری همراهشان است… و از طرف دیگر مردمان اصلی فرانسه هم این ترانه بنوعی قدردانی از میهماننوازی خویش از مهاجران و آوارگان دیگر سرزمینها میدانند.
اصل ترانه را میتوانید از اینجا ببینید و یا تا چند وقت از لینک زیر (با حجم ۱۱ مگابایت) دانلود کنید (طبیعتاً تا وقتی که یادم بمونه، زمان ماندگاری فایل رو تمدید کنم). پیشنهاد میکنم که حتماً دانلود کرده و ببینید، موسیقی، تنظیم و البته صدای بسیار زیبای خواننده ترکیب بسیار خوبی ساخته است.
ترانه بازخوانی شده را با زیرنویس دو زبانه آماده کرده ام… امیدوارم خوشتان بیاید
نکته : بنابر اصل خدشه ناپذیر این وبلاگ، اگر ترانه را با نرم افزارم جت آودیو نسخه ۶ و بالاتر پخش کنید، میتوانید زیرنویس زمانبندی شده آن را هم مشاهده کنید.
دانلود ترانه La Maritza از گروه Therion – حجم ۴ مگابایت
متن ترانه را هم برای دوستان اینجا نوشته ام… بخشهایی از ترانه بسیار زیبا و در عین حال غمانگیز است، بخصوص بخشی که در آن از دقیقه ۲:۴۰ ترانه صدای مرد، صدای خواننده زن را همراهی میکند. در این بخش حس نوستالژیک بودن واقعه جدایی از پدر و سرزمین مادری بسیار خوب از کار درآمده است. در مورد موسیقی هم باید بگویم ارکستر زهی بسیار خوب به ترانه اضافه میشود و فضاسازی ترانه به کمال میرساند، حقیقتاً دلنشین از کار درآمده است… ترانه خیلی به دل من نشست، امیدوارم که شما هم از آن خوشتان بیاید.
متن ترانه La Maritza از گروه Therion
رود ماریتزا از آن من ……. La Maritza c´est ma rivière
همانطور که رود سن از آن توست ……. Comme la Seine est la tienne
ولی پدر من در آنجا بود ……. Mais il n´y a que mon père
حال چه کسی به یاد می آورد ……. Maintenant qui s´en souvienne
گاهی وقتها [به یاد می آوردم] ……. Quelquefois
ده سال نخستین را ……. De mes dix premières années
از آن دوران چیزی برایم نمانده ……. Il ne me reste plus rien
نه حتی عروسک پارهای ……. Pas la plus pauvre poupée
هیچ چیز جز نغمهای کوتاه ……. Plus rien qu´un petit refrain
کهنه و قدیمی ……. D´autrefois
*****
تمام پرندگان رودخانه من ……. Tous les oiseaux de ma rivière
با من ترانه آزادی را میخواندیم ……. Nous chantaient la liberté
آن هنگام چندان متوجهاش نمیشدم ……. Moi je ne comprenais guère
ولی پدرم، او میدانست ……. Mais mon père, lui, savait
گوش فرا ده ……. Ecouter
هنگامی که افق به تیرگی رفت ……. Quand l´horizon s´est fait trop noir
تمام پرندگان پرواز [کوچ] کرده بودند ……. Tous les oiseaux sont partis
بسوی جاده امید ……. Sur les chemins de l´espoir
و ما هم آن ها را دنبال کردیم ……. Et nous on les a suivis
در پاریس ……. A Paris
ده سال نخستین من ……. De mes dix premières années
هیچ چیز از آن باقی نمانده… هیچ ……. Il ne reste plus rien… rien
با اینکه چشمانش مدتهاست که بسته شده ……. Et pourtant les yeux fermés
هنوز صدای پدرم را میشنوم ……. Moi j´entends mon père chanter
که آواز سر میدهد ……. Ce refrain
*****
مسعود زمانی
۲۴ مهر ۱۳۹۱
–
–
–***–
«اگر از طریق فید (خوراک) من این نوشته را مطالعه میکنید، برای دسترسی مستقیم از این لینک استفاده کنید»
–***–
–
14 دیدگاه دربارهٔ «نغمههای پدرم از سرزمین مادری»
سلام آقا مسعود
یه پیشنهاد داشتم جدیدا سریال boardwalk empire رو شروع کردم به دیدن کار قوی هستش پیشنهاد میکنم ببینین
سلام نیما جان
آره اتفاقاً تو برنامه هام هست… فعلاً چند تا پروژه سریالی نیمه تمام دارم که تمومشون کردم حتماً میرم سراغ این سریال… ممنونم که یادم بودی دوست من
سلام به شما همیشه از کارهایی که برای دانلود می زارین استفاده می کنم ممنون از اینکه زحمت می کشین و و اقعا کارای به این خوبی رو معرفی می کنید مرسی مرسی دیدن این کلیپ عالی بود بازم ممنون از شما
ممنونم دوست من، خوشحالم که خوشتون اومده… بازم به اینجا سربزنید
دلتان آسمانی
پیروز و برقرار باشید
where r u ? evacuated?
سرم خیلی شلوغه و چند وقته فقط برای خوابیدن میام خونه و وقت زیادی ندارم 🙂
خوش به حالتون
دقیقاً بابت چی؟ شلوغی سرم؟ بخدا چیز خوبی نیست… فرصت تفکر رو از آدم میگیره
خیلی وقت بود دنبال ترجمه آهنگ la maritzaبودم
خیلی ممنونم بابت ترجمه و اطلاعات دیگر موزیک
سلامت وشاد باشین همیشه
سلام دوست من، خوشحالم که مفید بوده، پیروز و سربلند باشید همیشه
تازه با بلاگتون آشنا شدم. همین الان! یعنی. خیلی خوب مینویسید از چیزهای خوبی هم مینویسید.
خواستم تشکر کنم.
زیر این پست تشکر میکنم. چون از اینکه از تریون نوشتید و اینقدر راحت نوشتید لذت بردم.
بنده هم همین حس شما رو دارم. البته باید بگم که نظرم در مورد این آلبوم آخر با شما موافق نیست و فکر میکنم آلبوم زیبایی هست (البته که بهترین نیست به هر حال) به خصوص اینکه اکثر ترانه ها رو از نسخه اصلی هم شنیدم و کلا اجرای متال و راک کارهای کلاسیک، جاز و فولک رو خیلی دوست دارم (با یه تنظیم هنرمندانه البته). یه چیز دیگه اینکه صدای خانم لوری لویس واقعا شنیدنی و شاهکاره.
سلام دوست من، خوشحالم کردید، بهرشکل نظرات متفاوت هست و من تریون را بعنوان یک گروه خیلی خلاق بسیار تحسین میکنم و چند تا از آهنگهاش هم همیشه تو سلکشن هام هست. بازم ممنونم از نظر و مشارکتی که داشتی… پیروز و برقرار باشی همیشه
سلام.شرمنده …من جت آودیو ی ورژن هشت دارم ولی نمیدونم زیر نویسش کو!
سلام، نه دشمنتون شرمنده دوست من. به قسمت Preferences در جت آودیو بروید (با کلیدهای Ctrl+P) و بعد از منوی سمت چپ از زیر شاخه File بخش Lyric Viewer را انتخاب کنید. سپس تمامی چک مارکها بخش سمت راست آن را بزنید… (سه تا در بالا، یکی در وسط و چهارتا هم در قسمت پایین)… انشالله که مشکل حل بشه 🙂