اتاق خبر، نوستالژی ژورنالیستی
.
.
سلام
.
یک – تقریباً حدود چهار سال است که بدون وقفه (و در برخی موارد به سختی) برنامه «نمایش روزانه – The Daily Show» را تماشا میکنم و همیشه از ذوق و فن بیان و البته جسارت «جان استوارت – Jon Stewart» در به چالش کشیدن سیاستمداران، هنرمندان و البته خود رسانهها (بخصوص فاکس نیوز)، لذت بردهام. این برنامه و برنامههای مشابه نظیر The Colbert Report سوپاپ اطمینانی هستند که توازن میان حقیقت و پروپاگاندا (عمدتاً در خدمت کارتلهای اقتصادی) را تا حد بسیار زیادی برقرار میکنند. اتفاقاً همین جان استوارت هرچند هفته یکبار یکی از میمهانانش از سیاستمداران طرفدار جمهوری خواهان و یا خبرنگاران و مجریان فاکس نیوز و سی ان ان هستند… از «فرید زکریا – Fareed Zakariya» نامدار گرفته تا «کاندولیزا رایس – Condoleezza Rice»… یعنی به بهترین شکل بالانس را در برنامه خودش حفظ میکند و حتی از نیش و کنایه زدن به رئیس جمهور محبوبش (اوباما) هم ابایی ندارد و هراز چندگاهی به معنای کلمه وی را تحقیر میکند.
دو – در میان کشورهای عربی خاورمیانه، قطر یک استثناء هست. هیچ کشور عربی (و حتی غیر عربی منطقه) به اندازه قطر نتوانسته توجه جهانی را به خود معطوف کند. از برگزاری مشهورترین تورنمنتهای ورزشی گرفته تا قدرت بخشیدن به خود بعنوان یک کشور تاثیرگذار در سیاست منطقه… در مقایسه با وسعت و جمعیت اندکش واقعاً دستاورد عظیمی داشته… در اینکه روشهایی که برای کسب مقبولیت جهانی به کار بسته چقدر اخلاقی و عرفی بوده میتوان بحث کرد، ولی مهمترین نکته و سئوال این است که نقطه آغازین حرکت این کشور از کجا و چگونه بوده است:
این نقطه شروع نه ورود تجار آمریکایی و اروپایی بوده و نه نمیدانم فلان برنامه ۵ ساله توسعه و اینگونه حرفها… یک جایی و در یک زمان مناسب یک مشاور بسیار عاقل به یک مقام قطری دلسوز فهماند که “رسانه” بزرگترین عامل مشروعیت بخشی و اعتباردهی به یک کشور است. آن مقام فهمیده و دلسوز هم بجای آنکه پولش را صرف خرید دهها جت جنگنده اف-۳۵ و بمب افکن بی-۲ کند، بهترین راه را برای تضمین آینده کشور و ممانعت از هرگونه آسیبی انتخاب کرد و گلچینی از بهترینهای حوزه خبر (عربی و غربی) را در ساختمانی نه چندان بزرگ گرد هم آورد تا پایه گذار [بدون اغراق] تاثیرگذارترین رسانههای منطقه و یکی از مهمترین شبکه های خبری جهان، «الجزیره – Aljazeera» شوند. این نظر شخصی من است و بقول مرحوم گل آقا هیچ استبعادی ندارد که درست باشد، ولی مطمئنم که سنگ بنای حکومت با ثباتی که (با هر طرفندی!) میزبانی بزرگترین رویداد فوتبالی جهان در سال ۲۰۲۲ بدست آورده است در ایجاد یک رسانه مستقل (حداقل در آن دوران)، گذاشته شده است. یادم هست که مستندی درباره شبکه الجزیره میدیدم که یکی از شاهزادههای قطری با افتخار تعریف میکرد که حتی عربستان!!! تا پای تهدید نظامی قطر هم پیش رفته بود، تا جلوی برخی برنامههای الجزیره را بگیرد ولی آنها سیستمی برای شبکه تعریف کرده بودند که شاید فقط خود امیر قطر (که دچار سوء تغذیه مفرط هم هست بنده خدا) قدرت دستکاری در خبرهایشان را داشت. من صلاحیت این را ندارم که قضاوت کنم اینکه در ده سال اخیر عده ای الجزیره را به همراهی با وهابیون و القاعده و … متهم میکنند و عده ای دیگر آن را بازیچه آمریکا و متحدانش میبینند چقدر درست میگویند. ولی همین که تقریباً همه گروهها این شبکه را به طرفداری از گروه دیگر متهم میکنند خود نشانه قدرتمند بودن و استقلال نسبی این شبکه است.
خلاصه کلام اینکه یک کشور (و در مقیاس های کوچکتر حتی یک سازمان ویا نهاد) هنگامی در اوج قدرت است که رسانههای قدرتمندی داشته باشد. شبکه الجزیره قدرتمندتر از هر بمب نوترونی میتواند عمل کند، شک نداشته باشید…
سه – ولی این رسانه قدرتمند چند نکته ظریف و یک کلمه بسیار مهم را هم نیز باید به همراه خود داشته باشند… “استقلال”. رسانهها در تمام دنیا یک منحنی عمر دارند، که البته شاید دقیقاً به شکلی که میگویم نباشند ولی روند تقریباً مشابه است: در ابتدا با استقلال در ارائه اخبار مخاطب را به خود جذب میکنند (معمولاً در این دوره از حیات خود یک نقطه عطف هم دارند)، سپس در یک پروسه نسبتاً طولانی همراهی دائمی آنها را برای خود تضمین میکنند، نقطه و برههای از زمان وجود دارد که همه ناظران متوجه میشوند که بخش یا اکثریتی از مردم و مخاطبان به هرچه آن رسانه تولید میکند ایمان دارند، درنتیجه توجه رقبا و خبرآفرینان!! به آنها جلب میشود، در این هنگام کمپانیها و صاحبان قدرت وارد ماجرا میشوند و با ترفندهای مختلف سعی در جلب قدرت رسانه دارند که متاسفانه تقریباً همیشه در اینکار موفق میشوند، سپس در یک پروسه بسیار طولانی مدت (شاید حتی ۱۰-۱۲ ساله) بدلیل فاصله افتادن میان حقیقت و خروجی، رسانه اکثر مخاطبان خود را از دست میدهد. زیرا دنیای خبر بسیار بیرحم است و معمولاً (هرچقدر هم که توهم توطئه داشته باشیم) اخبار واقعی راه خود را میان مخاطبان باز میکنند. ابزارهای ارتباطی نوین هم این امر را تشدید میکنند.
نمیخواهم وارد این بحث بشوم که امروز ابزارهای اینترنتی و محیطهای تعاملی و شبکههای اجتماعی چقدر روی فرآیند انتشار اخبار نقش دارند و رسانههای متداول نقش کلاسیک خود را از دست داده است و …. الان و در این نوشته تمرکز روی داشتن رسانه مستقل قدرتمند و لزوم وجود آن برای قدرت گرفتن و اعتبار بخشیدن به کشور و یا نهاد و یا حتی بنگاه اقتصادی خودمان است.
بگذریم… تمام نوشته های بالا مقدمهای برای معرفی یک سریال خوش ساخت بود:
تقریباً ۵ هفته هست که شبکه معظم HBO پخش سریالی را شروع کرده تحت عنوان «اتاق خبر – The Newsroom» که دیدنش رو به همه افرادی که به رسانه و اطلاع رسانی علاقه دارند، پیشنهاد میکنم. خوش ریتم و خوش ساخت است و تیم هنرپیشههای بسیار بسیار هماهنگی دارد که البته نشان از یک متن فوق العاده و تیم کارگردانی بسیار حرفهای نیز دارد. در وصف فیلمنامه و ساختار استاندارد آن همین بس که خالق آن اقای «آرون سرکین – Aaron Sorkin» است که از کارهای شاخص قبلیاش میتوان به نویسندگی فیلمنامههای بسیار منسجمی چون «مانی بال – MoneyBall» (که دربارهاش قبلاً اینجا نوشته بودم) و «شبکه اجتماعی – Social network» اشاره کرد.
تا امروز (۴ امرداد ۱۳۹۱) پنج قسمت این سریال پخش شده است (که البته مثل دیگر کارهای HBO خیلی جمع و جور است و این فصل آن کلاً ۱۰ قسمت دارد) و براحتی میتوان بیش از ۳ ساعت راجع به هر قسمت و حقایق و مفاهیم ارائه شده در آن بحث نمود. دیالوگهای بسیار حساب شده و خوش آهنگ سریال، دنیایی اطلاعات منسجم را به بیننده انتقال داده و تنش پشت و جلوی یک دوربین خبری را بخوبی به مخاطب انتقال میدهند.
خط داستان اصلی سریال پیرامون یک گزارشگر و مجری بسیار معروف و بسیار خوشفکر و باهوش یک شبکه نسبتاً پرمخاطب است که با تصمیم نسبتاً تحمیلی مدیر شبکه تصمیم میگیرد با انتخاب یک مدیر اجرایی برای بخش خبری خود، روح تازهای در کالبد بیجان جریان رسانهای بدمد. چالشهای درونی، عاطفی و حرفهای وی و تیم همراه وی بخش عمده داستان سریال را شامل میشود.
همیشه عادت دارم که قسمت اول همه سریالهایی را که پخش میشوند نگاه کنم و ضمن اعتماد کردن به حس شخصیام از داستان سریال و زیبا بودن آن، محتویات سبد سریالی خودم را خیلی بیرحمانه کم و یا زیاد میکنم. قسمت اول این سریال تاثیر بسیار بسیار فوق العادهای روی من گذاشت. دیالوگهای ۵ دقیقه ابتدایی سریال من را متقاعد کرد که حتی اگر بقیه این قسمت تماماً آشغال خالص هم باشد آن را تماشا کنم، که اصلاً هم از این کار پیشمان نشدم. در این فصل آغازین و طوفانی قسمت اول سریال، «جف دانیلز – Jeff Daniels» در نقش «بیل مک اووی – Bill MacAvoy» که شخصیت اصلی این سریال است، در یک لحظه کوتاه و با چشم بستن به تمامی قواعد حرفهای، مونولوگی در باب افول جایگاه آمریکا میگوید که ارزش ده ها بار دیدن و گوش دادن را دارد. میتوانید از لینک زیر ویدیو این بخش را ببینید و یا آن را دانلود کنید.
از چندی پیش و با دیدن این مطلب خواندن کتاب «Why Nation Fails» نوشته «دارن عجم اوغلو – Daron Acemoglu» و «جیمز ای. رابینسون – James A. Robinson» را شروع کرده ام که در بخشهایی از آن ظهور و سقوط کشورها و امپراتوریهای در ارتباط مستقیم با رسانهها دیدهاند. طلاییترین و پراقتدارترین دوران تاریخ آمریکا (دهه ۶۰ الی دهه ۸۰ میلادی) خیلی تصادفی! همزمان با حضور درخشان رسانههای مستقل خبری بوده است. یعنی در دورانی که فتوحات فضایی و اقتدار بیچون و چرای نظامی در کنار رفاه بسیار بالای طبقه متوسط همه و همه داشتند رویایی شیرین آمریکایی را رقم میزدند، (علیرغم فضای “جنگ سردی” حاکم)؛ دو روزنامهنگار جوان و پرشور واشنگتن پست، نفر اول کشور (نیکسون) را از اوج به حضیض کشاندند و یا اتفاقاً یک مجری جویای نام همان رئیس جمهور را در یک برنامه زنده تلویزیونی چنان به چالش کشید که وی قافیه را باخت و ….
چند سال پیش هم «جرج کلونی – George Clooney» فیلم زیبایی تحت عنوان «شب بخیر و موفق باشید – Good Night, and Good Luck» که نشان میداد یک مجری تلویزیونی (ادوارد مورو – Edward R. Murrow) در اوج دوران مک کارتیسم کل بنیان فکری طرفداران و خود سناتور مک کارتی رو به چالش میکشید. در عنوانبندی سریال «اتاق خبر» بطور تلویحی و به شکلی نوستالژیکوار آن دوران طلایی، نشان داده میشود (اتفاقا ادوارد مورو هم در یک لحظه کوتاه نمایش داده میشود). مجریان و تهیهکنندگانی که به مفهوم واقعی ژورنالیست بودند و چنان صادقانه با مخاطب سخن میگفتند که همه بزرگان عرضه ژورنالیسم هنوز با حسرت از آن دوران یاد میکنند. عنوانبندی سریال را میتوانید از طریق لینکهای زیر ببینید و دانلود کنید.
چند پاراگراف بالاتر به سیکل و چرخه عمر معمول رسانهها اشارهای کردم. بنظر میرسد، الان تقریباً اکثریت رسانههای شاخص آمریکا به پایان چرخه خود رسیدهاند، حضور کارتلهای بزرگ و تبدیل شدن این رسانهها به محلی برای رپرتاژ آگهیهای سیاسی فریب دهنده و برنامههای صرفاً سرگرم کننده چنان فضای ژرونالیستی را آلوده کرده که داد و فریاد همه را درآورده است.
فردی مانند سناتور «ران پاول – Ron Paul» که به زعم من یکی از باهوشترین و منطقیترین و عاقلترین سیاستمداران ایالات متحده است، چنان از سوی رسانهها تحریم شده است که خبر پیروزی وی در انتخابات مقدماتی حزب جمهوریخواه در ۴ ایالت حتی بصورت یک خبر حاشیهای هم از سوی رسانههای سنتی حزب جمهوریخواه نظیر CNN و FoxNews هم ذکر نمیشود… پیشنهاد میکنم این نطق تاریخی ران پاول در مجلس سنا را با عنوان «چه میشد اگر… – What If» که در سال ۲۰۰۹ ایراد شده است را ببینید و یا دانلود کنید. نسخه ریمستر شده و گرافیکی بسیار جذاب آن هم در لینکهای زیر موجود است.
نطق تاریخی ران پاول در مجلس سنای ایالات متحده |
نسخه ریمستر شده و گرافیکی نطق ران پاول |
لینک دانلود – حجم ۸ مگابایت |
لینک دانلود – حجم ۱۷ مگابایت |
به هر شکل بهتر است از اطاله بیشتر کلام بپرهیزم… ببخشید اگر مطلب طولانی شد. به همه علاقه مندان حوزه ژورنالیسم و رسانه پیشنهاد اکید میکنم این سریال را ببینید. هر قسمت آن بواقع یک کلاس درس کامل بوده و دریچه کوچکی به پشت پرده حوادث رسانهای است.
–
—
پینوشت ۱: من متخصص رسانه و ژورنالیسم نیستم و همه آنچه که گفته شده است برداشت و نظر شخصی خودم است و دلیلی برای درست بودن مطلق گزارههای من وجود ندارد.
پینوشت ۲: سرم خیلی شلوغ است و با اینکه خیلی دوست داشتم، نمیخواستم حالا حالاها راجع به این سریال چیزی بنویسم، ولی دیدن قسمت پنجم مجابم کرد تا حس و برداشت خودم را با عزیزان به اشتراک بزارم.
پینوشت ۳: من توهم توطئه ندارم.
پینوشت ۴: اپلیکیشن برنامه «نمایش روزانه – The Daily Show» برای اندروید را میتوانید از لینک دریافت کرده و یا از اینجا دانلود کنید. این اپلیکیشن برای نسخه آیفون نیز از این لینک قابل دریافت است. به کمک اپلیکیشن میتوانید از زمان پخش و میهمانان بعدی مطلع شده و از مصاحبههای تکمیلی براحتی استفاده کنید.
–
پیروز و برقرار باشید
—
مسعود زمانی
۵ امرداد ۱۳۹۱
.
.
–***–
«اگر از طریق فید (خوراک) من این نوشته را مطالعه میکنید، برای دسترسی مستقیم از این لینک استفاده کنید»
–***–
–
20 دیدگاه دربارهٔ «اتاق خبر، نوستالژی ژورنالیستی»
مسعود شاید باورت نشه با اینکه من اصلا ادم احساساتی ایی نیستم قسمت اول رو که دیدم کلی گریه کردم!!!
تو تک تک لحظات فیلم یاد رسانه های مستقل(!) و غیرمستقل خودمون توی این چند سال میفتادم و ناخوداگاه اشکم در میومد یا حتی بعضی جاها تو دلم براشون کف میزدم
یاد روزنامه هایی مثل شرق و سلام و مجلاتی مثل شهروند و همشهری ماه توی دوران اوجشون و مقایسشون با روزنامه های بی بخار الان
یاد مجری ها و گزارشگرهای بااستعدادی مثل مرتضی حیدری و نجف زاده که با فروختن خودشون چه سرمایه ی عظیمی رو سوزوندن
یا حتی تو ذهنم یه قسمت ساختم در مورد سه هزار میلیارد تومن
خلاصه کنم منم خیلی با این سریال حال کردم و اپیزود پایلوتش رو بهترین اپیزود عمرم میدونم
سلام، دقیقاً حست رو درک میکنم، دوران “شرق” که تکرار ناشدنی است… جالب اینکه تو دنیای ارتباطات امروز مستقل بودن دیگه زیاد کار سختی نیست… رسانههای اجتماعی زیادی وجود دارند که تو میتونی بدون وابستگی مالی نسبت به گروه های مختلف براحتی حرفاتو توش بزنی، چیزی که قبل از این حتی تصورش هم مشکل بود… تنها چیزی که کمه همّت و عزم انسان ها است…
برقرار باشی همیشه
سلام
جایی رو سراغ دارید که بشود اپیزود های برنامه جان استورات را دانلود کرد؟
تعریف برنامه ی ایشون رو خیلی شنیدم و دوست دارم خودم ببینمشون.
سلام دوست من
من معمولاً از سایت http://thepiratebay.se استفاده میکنم و با توجه به اپلیکیشن اندرویدیش فردای پخش هر برنامه اون قسمت رو دانلود میکنم
ولی خب گویا http://isohunt.com هم میزاره اپیزودهای هر قسمت رو…
پیروز و برقرار باشید همیشه
سلام
خوب هستید؟ نماز روزه هاتون قبول و التماس دعا
مجاب شدیم که هرچه زودتر دنلود کنیم و ببینیم 🙂 اینکه سرتون شلوغ اصلا بحثی نیست ! خیلی وقت دیگه انگار وقت ازاد ندارید!….
بازم جای خوشحالی که هنوز می نویسید 😉
موفق باشید
سلام
طاعات شما هم مقبول درگاه حق، ممنون که به اینجا سر میزنید و همه جوره احوالپرسی میکنید… بهترین ها رو براتون آرزو میکنم
اولین قسمت رو روز بعد از پخش تو اینترنت گرفتمش. با نگاه به پوستر که تگ HBO اون پایین بود مجاب شدم بگیرمش.
میدونی خوبی HBO اینه که هر چقدر هم مخاطبین سریال پایین باشن به سختی سریال رو کنسل میکنه!
به هر حال گرفتمش و یکی دو دقیقه اول که جف دنیلز شوخی میکرد منم خندم گرفت اما اون نطق فوق العادش واقعا منو درگیر خودش کرد ، بعد هم که تیتراژ اومد و اسم طلایی آرون سورکین (که با مانی بال من رو منقلب کرد) دیدم دیگه ترکیدم!
در کل سریال توپیه! همچنین مطلب تو هم توپه ! :دی
ممنون از این مطلب بلند و فوق العاده
سلام… منم همیشه به HBO اعتماد داشتم و دارم و تاحالا هم ضرر نکردم… خیلی خیلی لطف داری… خوشحالم که خوشت اومد دوست من…
پیروز و برقرار باشی همیشه
سلام
تا حالا نظر نذاشتم برای وبلاگتون … مدتی میشه خواننده وبلاگتون هستم می تونم بگم بعضی از نوشته ها و موضوعات پستاتون و برداشت من از افکار و شخصیت شما من رو به شدت تکون می ده … منو به خودم میاره چون من در تلاش برای رسیدن به همچین چیزی هستم
در نهایت می خوام بگم مسعود جان من شیفته فکر سلیقه موسیقیایی و فیلمی شما هستم مخصوصا داستانهاتون( چرا دیگه نمینویسین؟ )و از همه مهم تر سبک نوشتنتون.
از صمیم قلبم برای شما آرزوی موفقیت و کامیابی دارم
بدرود
سلام دوست من… خیلی خیلی خوشحالم و خیلی خیلی لذت میبرم از اینکه این دنیای مجازی تونست دوستان خوب و همدلی مثل شما رو بمن بشناسونه… در مورد ننوشتن هم باید بگم که خداشاهده خیلی سرم شلوغه… اگه به تاریخ داستانهام نگاه کنید میبینید تقریباً پشت سر هم و بدون فاصله نوشته شده اند، داستانها کوتاه دیگه ام رو دلم نمیاد هنوز بزارم روی اینترنت… ولی توکل بخدا، کامنت شما کلی بهم دلگرمی داد…
منم بهترین ها رو براتون آرزو میکنم دوست من
پیروز و سربلند باشید دوست من
کم می نویسید… ولی خسته نباشید. خب فرکانس این شبکه های خوب رو بذارید ما هم بریم سفارش بدیم پیداش کنن که بتونیم ببینیم . آیس ایج ۴ کی میاد که شما ببینی و نقد کنی و بعد ما ببینیم و لذت ببریم. خیلی وقته انیمیشن نگاه نمی کنی از کودک درونت چیزی نمیگی.
سلام گرم به دوست هنرمندم، ممنون، پاینده باشیدهمیشه
این شبکه اش فرکانس نداره، من از سایتهای تورنت دانلودش میکنم… ولی شما اگه خواستید هماهنگ کنید میرسونم به دستتون.
آیس ایج ۴ را دروغ چرا، نتونستم تحمل کنم نسخه ÷رده ای اش رو دیدم و ای بدک نبود… اتفاقاً انمیشین میبینم ولی وقت نمیکنم بیا اینجا درباره اش بنویسم… کلی انیمیشن خوب و بد دیدم این چند ماهه… دعا کنید یکم همتم بیشتر بشه بر روی هر دو چشمم… مینویسم
سلام مسعود جان
این نوشته مخصوصا در مقدمه منو خیلی یاد فیلم “شبکه”ی سیدنی لومت انداخت
جاش خالی : دی
سلام دوست من… خیلی اشاره جالبی بود… واقعاَ فیلم بی همتایی بود… چه فیلمنامه ای فوق العاده ای داشت… یادش واقعاَ بخیر
مرسی از نکته سنجیات
بنده همچنان این سریال را ندیده ام …لهجه اش بریتانیایی است یا امریکن؟راستی قسمت اول go on رو دیدید؟
سلام
ببینید ضرر نمیکنید… بیشترشون آمریکن ولی بازیگر نقش مکنزی لهجه بریتیش قابل تحملی دارد… نه Go On رو ندیدمش… خوبه؟ ببینمش؟
سلام
آقا مسعود خیلی وقت بود ازتون خبری نبود دلمون براتون تنگ شده بود خواستم بهتون یه پیشنهاد بدم سریال breaking bad رو هم در یابید من واقعا خوشم اومد
سلام نیما جان، ممنون که به یاد من هستی… متاسفانه هم مسافر بودم و همه مشغله زیاد وقتی برام باقی نگذاشته بود… سریال رو یکی از دوستان به من معرفی کرد و دارم میبینم… یعنی دو فصلش رو یکضرب دیدم و همزمان که دارم سیزن ۵ رو دانلود میکنم یواش یواش سیزن ۳ رو هم میبینم… خیلی فوق العاده است.. جنس چالشهاش رو دوست دارم و بازیها بینظیرند… جزو سریالهای خیلی خیلی خوب محسوب میشه از نظر من
همیشه پیروز و برقرار باشی دوست عزیز
breaking bad رو من هم راجبش خوب شنیدم. ولی سرعت اینترنت به شدت این چند وقته افت داشته و حوصله برای دانلود نمیذاره. go on تازه شروع شده فقط ۲ قسمتش پخش شده..اگر از خوب بودنش مطمئن شدم میگم…
سرعت اینترنت من زیاد تغییری نکرده خدا رو شکر… اون سریال هم اگه خوب بود حتماً یادآوری کنید که دانلودش کنم… Breaking bad رو ببین … ضرر نمیکنید