دسته‌ها
متفرقه نکات جالب

زندگی و بازی

بچه که بودیم بزرگترها هی بهمون میگفتند که زندگی همش بازیه… تو عالم بچگی اصلاً نفهمیدیم یعنی چی

یکم بزرگتر شدیم ۴ تا کتاب از شاعران خودمون خوندیم دیدیم همشون میگن که فلک «لعبت باز» هست… بازهم نفهمیدیم

یکم دیگه بزرگتر شدیم ۴ تا کتاب خارجی خوندیم دیدیم اونها هم همه میگن زندگی فقط یه صحنه تئاتر و بازی بیش نیست… ولی بازم نفهمیدیم

یکم دیگه بزرگ شدیم و هی از زندگی بازی خوردیم ولی بازم نفهمیدیم چه خبره


یه روز بخودمون اومدیم که غرق بازی بودیم و بی خبر و احمقانه هنوز داشتیم بازی میخوردیم… ولی دیگه کاریش نمیشه کرد… جور دیگه بلد نبودیم… عادت کردیم بازی بخوریم… یعنی اگه بازی نخوریم روزمون شب نمیشه

سیستم هستی هم خیلی جالبه… میبردت بالا و عین بچه ای که بهش اسباب بازی میدن تا ببرنش پیش آمپول زن!! هی سرت رو گرم میکنه… بعد همچین با مغز میزنتت تو زمین که هیچی یادت نیاد

در کل اینجور که من فهمیدم در کل فرقی نمیکنه بفهمی تو بازی هستی یا نه… یعنی قرار نیست نمایشنامه رو بخاطر فهمیدنت عوض کنن… اونهایی که نمیدونن خب وضعشون بهتره ولی اونهایی که میدونن مرتب با مغز میخورن زمین و عین تمام هنرپیشه ها بلند که میشن باید لبخند ابلهانه روی صورتشون باشه.


That’s how it works


یک پاسخ به «زندگی و بازی»

پاسخی بگذارید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.